ترجمة
بعضى از همين خطبه است ( كه انسان را مخاطب و شگفتى آفرينش او را گوشزد فرموده است ) ( هان ) اى انسانيكه با تناسب اندام ( و زيبائى اعضاء ) آفريده شده ، و اى كسيكه در تاريكيهاى رحمها ، و درون پردههاى بسيار نشو و نما كرده و نگهداشته شده ( اينقدر سرمست مباش و خود را فراموش مكن زيرا تو آن كسى هستى كه ) مبدأ پيدايشت از گل محض و خالص بوده ، و تا مدّتى معيّن و زمانى تقسيم شده ، در جايگاهى محكمى ( كه عبارت از رحم مادر و در آن هفت ، و يا نه ماه كم و بيش ) قرار داده شده ، در آن شكم مادرت در حاليكه جنين و پاره گوشتى بيش نبودى ميجنبيدى نه سخنى را پاسخ ميدادى ، نه صدائى را مىشنيدى ، از آن پس از جايگاهت خارج ، و بخانه كه بآن وارد نشده ، و راههاى سود آن را نشناخته بودى وارد گشتى ، ( بگو بدانم ) چه كسى تو را راهنمائى كرد ، تا شير را از پستان مادرت در كشيده و بنوشى ، و كى تو را هنگام نيازمندى آشناى بمواضع درخواست و ارادهات كرد ( خدا بود كه در آن موقع ناتوانى چنان غذائى لطيف و گوارا از خون كثيف حيض بنام شير در پستان مادر برايت مهيّا ، و راه مكيدن پستانرا بتو آموخت ، اكنون از كنجكاوى در چگونگى ذات آن خدا ديده بپوش ، و يكى در ساختمان خودت دقّت كن ، ببين ميتوانى آنطوريكه بايد و شايد خود را بشناسى ، پيدا است كه نميتوانى ، پس در اينصورت ) خيلى دور است ( كه كسى بتواند بكنه ذات حق پى ببرد ) زيرا آنكه از شناسائى صفات داراى اندام و شكل و صورت ناتوان است ( البتّه ) از شناسائى صفات آفريدگار او ناتوانتر ، و از دريافتش بوسيله آفريدهها دورتر است .
[ 443 ]