ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است كه ( در آن مردم را بتقوى و پرهيزكارى و ترغيب بسوى آخرت ) فرموده :
( ذات مقدّس ) آنچنان خداوندى را ستايش سزا است كه سپاسگزاريرا گشاينده ابواب ذكر ، و وسيله فزونى فضل و احسان و دليل بر نعمتها ، و بزرگوارى خويش قرار داد ( زيرا شخص سپاسگذار بيشتر مورد احسان خداوند قرار گرفته ، و بهتر به عظمت او پى ميبرد ) بندگان خداى ، جهان همانطوريكه با رفتگان رفتار كرد ، با باقى ماندگان نيز رفتار خواهد نمود ،
نه آنچه از آن گذشته باز ميگردد ، و نه آنچه از آن باقيمانده پايدار خواهد ماند ، آخر كارش ( با شما ) همانند اوّل آنست ( هيچيك را مهلت زيستن نخواهد داد ) كارهايش از هم پيشى گرفته ، و نشانههايش يك نواخت نيستند ( پيرى از پى جوانى ، و خوارى از دنبال عزّتش در ميرسد ) گويا ( مينگرم ) شما را بسوى قيامت بسرعت ميرانند ، راندن ساربان شترانى را كه هشت ماه از زائيدن آنها گذشته ، و شيرشان خشك شده باشد ( كه آنها را چون سبكاند بخلاف شتران آبستن و سنگين تند ميرانند ) پس هر كه در جهان بغير
[ 419 ]
خودش بپردازد ( دنبال شهوت را بگيرد ) در تاريكيهاى بدبختى سرگردان ، و به تبهكاريها آميخته ميشود ،
و شيطانهاى او ويرا وادار بسركشى كرده ، كارهاى زشتش را در برابرش بيارايند ( پس دانسته باشيد ) بهشت آخرين منزل پيشروان ، و جهنّم آخرين جايگاه گنهكاران است .
بندگان خدا بدانيد ، پرهيزگارى خانه محكم ارجمندى ، و ناپرهيزى از گناه سراى استوار خواريست كه نگهدار ساكن خود ( از سختيها ) نيست ، و هر كس پناهنده بآن شود حفظش نميكند ، هان ، آگاه باشيد ،
با پرهيزگارى نيش زهرآگين گناهان دور ميشود ، و با يقين نهايت درجه بلند ( ايمان بخدا و رسول ) ادراك ميگردد .
بندگان خداى از خدا بترسيد ، در ارجمندترين و دوستترين اشخاص نزد خودتان ( خودتان را كه از هركس بيشتر عزيز داريد از مكاره و معاصى واپائيد ) زيرا خداوند راه حق را براى شما روشن ، و جادّه پاى آنرا درخشان ساخته ، پس با بدبختى را ملازم ، و يا نيكبختى هميشگى را همراه باشيد ( هر كه از راه حق كناره گرفت گمراه ، و بدبخت ، و هر كه از راه باطل كرانه گزيد در راه و نيكبخت است ) پس در روزهاى ناپايدارى ( جهان ) براى روزهاى پايندگى ( آخرت ) توشه برگيريد ، كه راه توشهگيرى را بشما خوب نشان داده ، و بكوچيدن از جهان مامورتان ساخته ، و تند رفتن شما را خواهانند ، زيرا كه شما سواران متوقّفى را ، مانيد كه ( مهيّاى كوچيدنند و ) نميدانيد كى و چه وقت برفتن امرتان مىكنند .
آگاه باشيد ، آنكه براى آخرت آفريده شده او را با دنيا چكار ، و چكار است او را با ماليكه بزودى از او گرفته شده ، و رنج حسابش بر او ميماند ( خنك آن كسى است كه براى جائيكه براى آن آفريده شده كار كند ، و بدنياى گذران دلبند نباشد ) .
بندگان خداى ، آنچه كه خدا از نيكى وعده كرده ، واگذاردنى نيست ، و آنچه از بدى كه از آن نهى فرموده خواستنى نه ، بندگان خداى بترسيد از روزيكه در آن روز بكارها ميرسند ، و اضطراب و نگرانى آن بسيار است ، و اطفال در آن روز ( از ترس حساب ) پير ميگردند .
بندگان خداى بدانيد ، ديدهبانان و جاسوسهائى از خودتان بر شما گماشته شدهاند ، نگهبانان راستگوئى نگهدارنده اعمال ، و شمارنده انفاس شما هستند ، نه تاريكى شبهاى تار شما را از انظار
[ 420 ]
آن نگهبانان ميپوشاند ، و نه در محكم بسته شده شما را از آنها پنهان ميسازد ، آه كه چقدر فرداى امروز نزديك است ( روزيكه خلايق سراسيمه از گورها برخيزاند ، و آنها را بپاى ميز حساب بكشانند ، دست و پا و گوش و زبان بنطق آمده ، و اعمال خويش را تذكره سازند ، و انسان گنهكار از شرم بمرگ خود راضى شود ، افسوس كه مرگى نيست ) مردم امروز و آنچه در آن است ميرود ، و از پس آن فردا نميرسد پس ( از بس مرگ نزديك است ) گويا هر مردى از شما بسر منزل بيكسى و گودال گور خويش رسيده است ، آه از آن خانه تنهائى ، و منزل وحشتناك و ( واى از آن ) خانه غربت و بىمونسى ، مثل اين است كه ( اسرافيل در صور دميد و ) گلبانگ و صيحه آسمانى بگوشتان رسيده است ، و قيامت شما را دريافته و براى حكم بين حق و باطل حاضر شدهايد ، آنجا ديگر بهانهها و اباطيل را از شما نمىپذيرند ، و دلايل نادرست و عذرهاى بيمورد از ميان ميرود ( فقط ) چيزيكه بشما ثابت ميگردد حقيقت است و بس ، و امور ( نيك و بد ) يكه از شما صادر شده بجايگاه خود باز ميگردند ، پس از عبرتها پند گيريد ، و از تغييرات گوناگون جهان اندرزى پذيرفته ، و از آنچه شما را از آن ترسانيدهاند سودمند شويد ( و براى روز بيچارگى خويش فكرى كنيد ) .
[ 420 ]