ترجمة
از سخنان آنحضرت عليه السّلام است هنگاميكه عمر ابن الخطّاب با آنجناب مشورت كرد كه بسر كردگى خود با ايرانيان بجنگد ، لذا حضرت در پاسخ فرمود :
اين امر پيروزى ، و شكست دين اسلام ( در جنگها وابسته ) به بسيارى و كمى سپاه نيست ، بلكه اين دين و سپاه خداوندى است كه آنرا نمايان ساخته ، و او را يارى و كمك كرده ، تا برسد بآنجائيكه بايد برسد و ظاهر گردد در هر جائيكه بايد ظاهر گردد ( اسلام با داشتن آن قوانين عاليه و دستورات نورانى خويش اغلب كره ارض را بايد فرا گيرد ، و خداوند اين معنى را به مسلمين وعده كرده ) و اگر چه عرب امروز ( از حيث نفرات
[ 378 ]
بالنّسبه بدشمنان خيلى ناچيز و ) كمند لكن چون مسلماناند ، بسيار و در پرتو اجتماع و هم آهنگى ارجمند و پيروزمندند پس تو مانند ستون پولادين گردونه در جاى خويش استوار بوده ، و آسياى جنگ را بوسيله لشگر عرب بچرخ انداخته و با آنان آتش پيكار را بر افروز ، زيرا كه تو اگر خودت از مدينه ( براى نبرد با عجم ) حركت كنى اعراب ( و دشمنان اسلام ) از اطراف و اكناف كشور بطورى بر تو هجوم كنند كه امر آنچه در پشت سر خود واگذاشته از سر حدّات ( و دفاع از نقاط دور از مركز ) بر تو لازمتر و مهمتر افتد از آنچه كه در پيش روى دارى ،
زيرا فردا اگر ايرانيان نظرشان بر تو افتد گويند اين ( پادشاه و خليفه و ) اصل عرب است ، اگر او را قطع كنيد از رنج ،
جنگ با عرب براى هميشه ) آسوده ميشويد ، پس اين امر حرص آنان را در كار پيكار شديدتر ، و طمعشان را در تو بيشتر ميگرداند ، و امّا اينكه گفتى عجم براى جنگ با مسلمانان حركت خواهد كرد ، پس كراهت خداوند سبحان در حركت آنان پيش از تو است ، و او بر تغيير چيزيكه از آن كراهت دارد ، از تو تواناتر است ، ديگر اينكه فزونى شماره آنها را يادآور شدى ، پس ( بدان ) ما در گذشته هيچگاه بدلگرمى زيادتى خويش با دشمن نجنگيديم ،
بلكه به پشتيبانى نصرت و يارى از جانب خدا جنگ كرديم ( و پيروز شديم )