ترجمة
از سخنان آنحضرت عليه السّلام است كه درباره طلحه و زبير بيان فرموده :
بخدا سوگند از نسبت دادن امر زشت بمن خوددارى نكردند ، و بين من و خودشان بعدل و انصاف رفتار ننمودند ، اينان از من حقّى را خواهانند كه خودشان آنرا واگذاردند ، و خونى را مىطلبند كه خودشان ريختند ( خودشان فتنه و فساد را برپا كرده و عثمان را كشتند ، و آنرا بدروغ بمن نسبت ميدهند ) پس اگر من در اين امر با آنها شركت داشتهام كه باز سهمى از اين خون بر خود آنان است ، و اگر من كنار بوده و خودشان مباشر اينكار بودهاند ( از من چه ميخواهند ) پس بايد آن خونرا از خود طلبيده ، و از روى عدالت بضرر خود حكم دهند ( طلحه و زبير بايد بدانند كه ) آن بصيرت و بينائى كه من داشتهام با من است ، نه من امرى را بر كسى مشتبه ساختهام ، و نه كسى توانسته است امر را بر من مشتبه سازد اين گروه ستمگر و تباهكاراند كه گل سياه ( فساد ) و زهر عقرب ( كيد ) و شبهه سياه و تاريك ( نادانى ) در آنان است : بدرستيكه اين امر ( نادرست و سخن پوچى كه اينها درباره كشتن عثمان بمن بستهاند بطلانش ) واضح و آشكار گرديد ، و آن باطل ريشهكن شده ، و زبانش از انگيزش شرّ بريده شد ( بر همه كس واضح شد كه منظور طلحه و زبير از خونخواهى بيجاى عثمان احراز جاه و مقام است و چون من والى امر امّت بوده ، و بايد ريشه فساد را بكنم لذا ) بخدا قسم براى ايشان حوضى خواهم كند ، كه خود كشنده آب آن باشم ، وارد شوندگان از آن سيراب بر نگردند ، و در جاى ديگر هم آب گوارا نياشامند ( براى تشنگان بيابان فساد و گمراهى در ميدان جنگ گردابى حفر كرده ، و آنان را از دم شمشير برّان آب داده ، و نابودشان خواهم ساخت ) .