ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است كه نوشتهاند درباره ترازوها و پيمانهها ايراد فرموده : لكن ذكرى و نامى از آن نيست .
اى بندگان خدا در اينجهان شما و هر چه آرزومند آن هستيد مهمانانى چند هستيد كه تا هنگامى معيّن بيشتر وقت نداريد ( و از حيث ايمان و عبادت ) وام دارانى هستيد كه بايستى تا سر رسيديكه بستانكار شما آنرا معيّن و محفوظ داشته ، وام خود را بپردازيد ، چه بسيار گوشنده در عمر كه آنرا تباه ميكند ،
چه بسيار رنج كشنده كه جز زيان سودى نميبرد ( اى مردم ) شما در روزگارى واقع شدهايد كه خير و خوبى از آن گريزان ، و شرّ و بدى در آن نمايان ، شيطان در اين زمان بهلاكت مردم طمع بسته عدّهاش قوى شده ، مكرش عموم را فرا گرفته ، راه شكار برايش هموار گشته ( براى تحقيق اين سخن ) بهر جا كه ميخواهى بنگر ( ببين آيا مردم را بيرون از اين چهار دسته خواهى يافت ) يا فقير ناتوانى است كه با رنج درويشى دست بگريبان است ، يا غنىّ توانگرى است كه شكر نعمت خدا را بكفر تبديل كرده ،
يا بخيل سفلهايست كه ندادن حقوق يزدان را سبب افزايش مال دانسته ، يا متمرّد سركشى است كه گويا گوشش براى شنيدن پندها گران و سنگين است ، ( آه كه من بچه روزگار بدى بر خوردار كردهام ) كجايند صلحا و نيكان شما ، چه شدند رادمردان و آزادگانتان ، آنانكه هنگام داد و ستد پرهيز و پاكى را روش خويش قرار داده بودند كجا رفتند ؟ آيا نيست اينكه همگى به شتاب از اين جهان پست پر رنج و اندوه كوچ كردند ، ( و در سراى امن و خوشى آرميدند ) آيا ( حيف نيست كه ) شما اشخاص نخاله نانجيبى كه از بس پست و نالايقاند دو لب در موقع نكوهش و نام و نشان بهم نميرسد جانشين شدهايد ( كنايه از اينكه
[ 345 ]
خود شما نامردان پست جاى آن رادمردان شريف را گرفتهايد ) فإنّا للّه و إنّا إليه راجعون همه ما از خدا و بازگشت بسوى او خواهيم كرد ( و در اين مصيبت جز صبر و استرجاع چاره نيست ) فساد و تبهكارى ظاهر شده و كسى نيست كه بشدّت و سختى از آن منع و جلوگيرى كند ، آيا با اين رويّه ( نادرست و سهل انگارى در امر دين و عمل ) ميخواهيد در بهشت عدن در جوار رحمت خدا در آمده ، و عزيزترين دوستان او باشيد ، هيهات ، چه دور است اين امر ( و چه دراز است اين آرزو ) خدا گول خور نيست ،
و خوشنودى او جز بطاعت از او بدست نميآيد ، ( با اين كردارهاى زشت طمع در بهشت بستن سوداى خام در سر پروراندن است ) خدا لعنت كند كسانيرا كه مردم را بمعروف و خوبى امر ميكنند ، و خودشان نهى كنند ، و منكر را نهى مينمايند ، و خودشان مرتكب ميشوند .