ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است كه چيزهائيكه وسيله نزديكى بخداوند متعال ،
اسّ اساس اسلام است بيان فرموده :
گرامىترين وسيله نزديكى بخداوند متعال ده چيز است ( اوّل ) ايمان و اعتراف بخدا و رسول او محمّد صلّى اللّه عليه و آله ميباشد ( دوّم ) جهاد در راه حقّ كه آن ستون بلند اسلام است ،
( خواه جهاد اصغر كه جهاد با كفّار باشد و خواه جهاد اكبر كه پيكار و مخالفت با هواى نفس است باشد ،
سوّم ) كلمه اخلاص و گفتن لا اله اللّه و خدا را يگانه دانستن كه فطرى بشر است ميباشد ،
چهارم ) برپا داشتن نماز كه آن ( ركن اعظم دين و ) ملّت است ( پنجم ) زكوة مال كه آن بر
[ 297 ]
مسلمان فرض واجب است ( ششم ) روزه گرفتن در ماه رمضان كه آن سپرى است در پيش عذاب قيامت ( هفتم ) حجّ گذاردن در خانه خدا و عمره آن را بجاى آوردن ، زيرا كه اين دو فقر و تنگدستى را برطرف كرده و گناه را ميشويند ( هشتم ) صله رحم و نيكى با خويشان كه آن موجب فراوانى روزى و تأخير اجل است ( نهم ) تصدّق دادن پنهان كه آن كفّاره گناهان و صدقه دادن آشكار كه آن مرگهاى بد را ( از قبيل سوختن ، غرق شدن ، پرت شدن ) برطرف ميسازد ، ( دهم ) بجاى آوردن كارهاى نيكو ( احسان بخلق ، دستگيرى بينوايان ، اصلاح ذات البين ) است كه آن شخص را از ابتلاى بخواريها نگه ميدارد .
مردم كوشش كنيد در ياد خدا كردن كه آن بهترين يادبودنها است ، و ميل كنيد بسوى بهشتى كه پرهيزكاران بآن وعده داده شدهاند ، زيرا كه وعده خدا راستترين وعدهها است ، و از راه هدايت پيغمبرتان پيروى كنيد ، كه آن نيكوترين راه هدايت است ، و طريقه و سنّت او را بكار بنديد ، زيرا كه سنّت او هدايت كنندهترين سنّتها و شريعتها است ، و قرآن را بياموزيد ، كه آن نيكوترين حديث است ،
و در آن تدبّر كنيد ، كه آن بهار دلها است ( همانطوريكه دل از تفرّج گلزار در بهار مفرّح و شادان ميشود ، شخص متفكّر در قرآن بگلهاى علوم و غنچههاى حكمتى برخورد ميكند كه از بوى آنها سرمست و خوشحال ميشود ) و از انوار درخشان آن شفا بطلبيد كه آن شفا دهنده سينهها است ( دلهائيكه بمرض جهل و درد گمراهى گرفتاراند بمرهمهاى هدايت قرآن شفا پيدا ميكنند ) و آن را خوب ( و از روى تفكّر ) بخوانيد كه آن سودمندترين داستانها است ، ( و كسى كه عالم بعلم قرآن است بايد عملش بر طبق علمش باشد ) زيرا عالمى كه بغير علمش عمل كند ، بنادانى سرگردان ماند ، كه از نادانى خود بهوش نيايد بلكه بر چنين كسى ( در قيامت ) حجّت تمامتر ، و اندوهش زيادتر ، و سرزنشش نزد خدا بيشتر است .