ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است كه در ستايش از دين اسلام و توصيف پيغمبر اكرم و نكوهش ياران خويش بيان فرموده :
ستايش ذات مقدّس خدائى را سزا است كه اسلام را آشكار ساخت ، و سرچشمههاى آنرا براى وارد شوندگان آسان ساخت ( دينى است سهل و ساده كه بر طبق فطرت بشر وضع شده ،
و براى كسانيكه مسلمان ميشوند هيچگونه دشوارئى در كار نيست ) و پايههاى آنرا ارجمند و محكم كرد ، تا كسى ( از كفّار ) بر آن غلبه كردن نتواند ، پس آنرا جايگاه امن و سلامتى قرار داد ، براى كسى كه چنگ بآن در زده و داخلش گرديد ( مسلمان در دنيا از تعرّض و در آخرت از عذاب ايمن است هرگاه طبق دستورات اسلامى رفتار نمايد ) و آنرا براى كسيكه بدلايل آن سخن گويد برهان ،
و براى آنكه با آن به ستيزه برخيزد گواه ، و براى كسيكه از آن طلب روشنى كند نور ، و براى كسيكه در آن تعقّل كند فهم و ادراك ، و براى كسيكه تدبّر نمايد عقل و انديشه ، نشانه از براى حق جوينده ، بينائى از براى بينا شونده ، عبرت از براى پند گيرنده ، سبب رستگارى تصديق كننده ، نگهبان شخص توكّل كننده ، آسايش از براى تسليم شونده ، سپرى نگهدارنده ،
( از بلا ) براى صبر كننده است ( خلاصه اسلام دينى است كه هركس هرچه از آن بخواهد همه را باو خواهد داد ) پس آن روشنترين راهها ، آشكارترين اديان ، علامتش بلند و درخشان ،
جادّههايش هموار و صاف ، چراغهايش نور افشان ، ميدان رياضاتش وسيع ، انتهاى آن رياضات ( كه بهشت است ) رفيع ، اسبهاى آن ( نفوس مرتاضه ) داراى جميع هنرها ،
جايزه آن بسيار نفيس و عالى ، سواران آن همه ارجمندان و بزرگواران ( ميباشند كه در ميدان جهان نفوس خويش را سوقانى ، و براى اسب دوانى فرداى قيامت ، و ربودن جوائز گرانبهاى بهشتى ، و گرفتن مدالهاى افتخار كرامت رنجها كشيدهاند ) راهش تصديق ( بخدا و رسول ) نشانهاش كردارهاى نيكو ، پايانش مرگ ( ؟ اردى پيش از موت طبيعى ) جايگاه رياضت دادن اسبهاى نفوس آن دنيا ، و ميدان اسب دوانى قيامت ، و فردوس برين جايزه و گروگان آن ميباشند
[ 277 ]