ترجمة
از خطبههاى آنحضرتست كه پس از جنگ جمل و كشته شدن طلحه و زبير بيان فرموده :
بسبب ما از تاريكيهاى كفر و ضلالت بانوار درخشان هدايت راه يافتيد ، و بر كوهان بلند يقين سوار شديد ، و بواسطه طلوع آفتاب ديانت ما اهلبيت از تيرگيهاى شبهاى آخر ماه ( شرك ) داخل روشنائى ( توحيد ) گرديديد ، كر باد گوشى كه احكام الهى را شنيد و در خويش نگه نداشت ،
چگونه آواز نرم مرا ميشنود گوشى كه از شنيدن فرياد رساى رسول خداى امتناع ورزيده است ( دستورات قرآن را بكار نبسته ) هر دلى كه از خوف الهى لرزان است ساكن باد ، ( اى مردم ) من هميشه از شما منتظر عواقب وخيم خيانت و نقض عهد ميباشم و بفراست مييابم كه زينتى فريبنده شما را فريفته است ، پرده ديندارى مرا از انظار شما پنهان كرد ، ( بواسطه مهربانى و عفو جرائم از صولت و عقوبت من غافل گشتيد ) آئينه نورانى دل من مرا بحال شما بينا كرد ، ( پيغمبر خدا فرمود بپرهيزيد از فراست مؤمن كه او بنور خدا مىبيند ) من برهنمائى شما برخواستم زمانى كه بوادى گمراهى قدم گذاشته و در مركز ضلالت جمع شده رهبرى نداشتيد ، چاه ميكنديد آب بدست نميآورديد ( در موقع درماندگيها از شماها دستگيرى كرده راهرا نشان ميدادم ) امروز در اين خطبه بطورى حقّانيّت خود را بر شما ثابت كردم كه گويا حيوانهاى زبان بسته هم صاحب بيان شده و بحقيقت من گواهى ميدهند ، دور باد رأى كسيكه از من دورى گزيد ، زيرا از زمانيكه حق بر من نمودار شد در آن به شكّ و
[ 62 ]
ترديد نگرائيدهام ، موساى كليم اللّه بر جان خويش نميترسيد بلكه ترسش از اين بود كه مبادا جهّال و دولتهاى ضلال بر حق چيره شوند ( همانطور من هم ميترسيدم خلفاى جور كه بمنزله فراعنه امّتند حق را پايمال كنند ) امروز ما و شما بر سر دو راه حقّ و باطل قرار گرفتهايم هر كه ( از من پيروى كرد ) اعتماد بآب داشته و تشنه نشود ( بساحل سلامت رسيده و هر كه دل در غير من بست بوادى هلاكت قدم نهاد )