ترجمة
پس گروهى از ياران و برادران آن فصل سابق الذّكر و سخنان پاكيزه آن را ديده آفرين گفتند ،
و تعجّب كردند ، خوشحال شدند ، در اين هنگام از من درخواست كردند كه مشغول تأليف كتابى بشوم كه مشتمل بر سخنان گزيده مولا امير المؤمنين عليه السّلام در جميع فنون بوده و كلّيّه اجزاء فصاحت و بلاغت را از خطبهها و پندها و آداب در برداشته باشد و حال آنكه خودشان ميدانستند كه اين درخواستشان متضمّن عجائب بلاغت و غرائب فصاحت و گهرهاى عربيّت و كلمات فروزان
[ 24 ]
و روشن متعلّق بدين و دنيا و خلاصه كلماتى كه در هيچ كتابى گرد نگرديده خواهد بود چرا كه امير المؤمنين على عليه السّلام خود سرچشمه فصاحت و مولّد بلاغت است ، ( تشنگان زلال فصاحت از اين دريا سيراب و خريداران گوهر بلاغت آن گوهر را از اين معدن گرفتهاند ) پنهانيهاى بلاغت از آنحضرت پيدا گشته و قوانين اين فنّ از او گرفته شده ، هر گوينده خطيبى از روش او پيروى كرده ، هر واعظ بليغى بكلام او يارى جسته با وجود اين فصحا بگرد ميدانش نرسيده ،
على پيش و همه پس ماندند زيرا در كلام آنحضرت عليه السّلام آثارى است از علم و دانش الهى و بوئيست پاكيزه از سخنان پيغمبرى ( كه بمشام جان شنوندگان حقيقى ميرسد ) .