فرموده است : فلئن امر الباطل لقديما فعل و لئن قلّ الحق فلربّما و لعلّ
اين سخن به منزله اين است كه خود و پيروان حق را معذور دانسته است و فراوانى اهل باطل را مذمّت و نكوهش فرموده ، زيرا كمى ياران حق در زمان خلافت على ( ع ) چيز تازهاى نبوده است كه من بكوشم آن را بر اهل باطل انكار كنم تا موجب شود كه حق را نشنوند و عمل نكنند ، و در سخن امام ( ع ) كلمه « لربّما و لعلّ » توجّه به اين است كه هر چند حق طرفداران اندكى دارد ولى اميد است كه زياد شوند و افزودن كلمه تمنّى بعد از ربّما كه حرف تقليل است خبر دادن از كمى ياران حق مىباشد با اميد زياد شدن و آرزوى فراوان شدن طرفداران حق . و با عبارت ، و لقلّما ادبر شىء و اقبل ، بعيد دانستن برگشت حق را به قوّت و كثرت بعد از ضعف و قلّت بيان مىدارد ، زيرا لازمه از ميان رفتن استعداد چيزى از ميان رفتن وجود شيئى است . حقيقت نيز به قلوبى وارد مىشود كه با صفا بوده و آمادگى پذيرش آن را داشته باشند ، بنابراين هر گاه اهل حق خود بميرند و يا دلهايشان بميرد استعداد حق كاهش مىيابد و ضمير باطنشان سياه مىشود . اين جاست كه نور حق شكسته مىشود و سياهى باطل به خاطر وجود زمينه و استعداد ، فراوان مىشود . روشن است كه در چنين وضعيّتى بازگشت حق و نورانيّت آن پس از پشت كردن حق و روى آوردن ظلمت باطل ، امر بعيدى است .
احتمال بسيار اندكى است كه زمينه و استعداد قبول حق بازگردد و اميد مىرود كه حق با نيرومندى بازگردد و لوح و ضمير دلها به وسيله انوار حق روشن شود و بر
[ 10 ] كل ميسّر لما خلق له .
[ 602 ]
باطل حمله آورد و آن را از ميان ببرد كه باطل رفتنى است ، و اين كار بر خدا مشكل نيست .
امام ( ع ) در اين كلام متوجّه مىدهد كه مردم همراه حق باشند و بدان قيام و عمل كنند تا حق به خاطر زبونى آنها از ميان نرود كه جبران آن برايشان ممكن نخواهد بود .