بحث سوّم : آيا جايز است يكى از دو لفظ مترادف را به جاى ديگرى به طور دائم بكار بريم يا نه ؟
ظاهرا در ابتدا جايز به نظر مىرسد ، زيرا دو اسم مترادف هر كدام معناى لفظ ديگر را افاده مىكند و هر گاه تقسيم معناى مقصود به يكى از دو لفظ صحيح باشد ناگزير صحّت معنى با آوردن لفظ دوّم نيز باقى است .
همچنين صحّت تقارن دو لفظ به اعتبار معناى واحد است .
در استدلال دوّم ( صحّت تقارن دو لفظ ) اشكال به نظر مىرسد ، زيرا صحّت تقارن چنان كه از ويژگيهاى معانى است از خصوصيّات الفاظ نيز هست ، چون اگر لفظ « من » ( موصول چه كسى ) عربى به من ( ضمير اول شخص فارسى ) تبديل شود با اين كه تقارن لفظى حاصل است ، ولى معناى اوّل را نمىدهد . و اين عدم جواز از ناحيه لفظ به وجود آمده است .
امام فخر رازى گفته است : وقتى به كارگيرى يكى از الفاظ مترادف به جاى ديگرى در دو زبان جايز باشد ، چرا بايد در يك زبان جايز نباشد ، ( نتيجه اين كه به نظر امام فخر رازى قطعا جايز است ) صحيح اين است كه به كارگيرى يكى از دو لفظ مترادف به جاى ديگرى به دو شرط جايز است :
1 اين كه هر دو لفظ از يك لغت باشند ،
[ 58 ]
2 در افاده معنى هنگام گفتگو ، يكسان يا نزديك به يكسان باشند .