امّا وقوف در عرفات
هنگامى كه حاجى سر و صداى اجتماع و گوناگونى زبانشان را مىبيند بايد متوجه باشد كه هر جمعيّتى در امور از پيشواى خود پيروى
[ 464 ]
مىكنند و بر همين مبنا به مشعر و منى مىروند و بر ههمين مبنا روش آنها را پيروى مىكنند . از اين مجموعه بايد صحراى قيامت و اجتماع امّتها با پيامبران و پيشوايانشان و پيروى هر امّتى از پيامبرش و اميد به شفاعت آنها را در نظر بگيرد كه پيامبران آنها را در صحراى قيامت وارد مىكنند كه آيا مورد عفو واقع شوند يا نشوند .
چون حاجى اين مطلب را به ياد آورد ، لازم است قلبا به پيشگاه خداوند تضرّع و زارى كند تا او را در شمار رستگاران و آمرزيده شدگان محشور كند ولى اميدوارى او بايد بيشتر باشد زيرا مكان ، مكان شريفى است و بخشش از پيشگاه حضرت حق به واسطه نفوس كامل اوتاد زمين به همگان مىرسد و جايگاه حجّ هيچ گاه از ابدال و اوتاد و جمعى از شايستگان و صاحبدلان خالى نيست . اجتماع و همّت آنها صرفا تضرّع و زارى در پيشگاه خداست و دستها را به پيشگاه خدا بلند كرده و گردنها به جانب حق كشيده و چشم به رحمت حق دوخته و گذشت و آمرزش را خواهانند و نبايد اين گمان باشد كه خداوند سعى آنها را در طلب رحمت به يأس منجر مىكند ، از اجتماع امّتها در عرفات و حضور در كنار ابدال و اوتاد كه از گوشه و كنار جهان اجتماع كردهاند سرّ عظيم حجّ برايت ظاهر مىشود . در نتيجه براى طلب نزول رحمت و استمرار آن هيچ راهى مهمتر از اجتماع امّت و همدلى آنها در يك سرزمين و در يك زمان نيست .