ترجمه
هنگامى كه پيامبر خدا ( ص ) وفات يافت عباس و ابو سفيان بن حرب خدمت آن حضرت رسيدند تا براى خلافت با آن حضرت بيعت كنند امام [ كه نيّت
[ 549 ]
ابو سفيان را مىدانست ] چنين فرمود :
« اى مردم امواج متلاطم فتنهها را با كشتى نجات درهم شكنيد و از راه تفرقه به راه راست روى آوريد و تاجهاى فخر فروشى را كنار بگذاريد .
كسى پيروز مىشود كه ياور داشته باشد ، كسى كه ياور ندارد گوشهگير مىشود ، بدون ياور دست به كارى زدن مانند آب گنديده است كه قابل شرب نيست و يا همچون لقمهاى است كه در گلوى خورندهگير كند . و به منزله ميوهاى است كه در غير وقت چيده شود و يا مانند زراعتى است كه در زمين ديگران كاشته شود .
اگر راجع به خلافت حرفى بزنم مىگويند حريص پادشاهى است و اگر سكوت اختيار كنم مىگويند از مرگ ترسيده چه دور است اين قضاوتها درباره من .
به خدا قسم انس و علاقه پسر ابو طالب به مرگ بيشتر از علاقه و انس كودك به پستان مادرش مىباشد بلكه كنارهگيرى من براى اين است كه در علمى فرو رفتهام كه پنهان است و اگر آن را اظهار كنم مضطرب و پريشان خواهيد شد ، همچون ريسمانى كه در دل چاه گود قرار دارد لرزان مىشويد » .