ترجمه
« سپس خداوند سبحان از ميان فرزندان آدم انبيا را برگزيد و از آنان بر
[ 406 ]
رساندن وحى و تبليغ رسالت و اداى امانت پيمان گرفت و اين زمانى بود كه بيشتر مردم دين خدا را تغيير داده و با حق بيگانه شده و براى خدا شريكانى قرار دادند و شياطين آنها را از معرفت خدا دور و از پرستش او باز داشتند . پس از اين خداوند فرستادگان خويش را در ميان آنان برانگيخت و آنها را پياپى به سوى مردم فرستاد تا آن عهد فطرى و پيمان الستى را از آنان بخواهند و نعمت فراموش شده را يادآورشان شوند و با تبليغ ، حجّت را بر آنان تمام و استعدادهاى عقلانى آنها را شكوفا كنند . آيات و نشانههاى قدرت خداوندى را به ايشان نشان دهند . آن آيات عبارت است از سقف آسمانى كه بالاى سرشان افراشته شده و گهواره زمينى كه زير پايشان گسترانيده و وسايل حيات كه با آن زندگى مىكنند و اجلهايى كه با آن نابود مىشوند و بيماريهايى كه با آن پير مىشوند و از پيشامدهاى پياپى كه بر آنها وارد مىشود .
خداوند متعال بندگان خود را از وجود پيامبرى مرسل و كتابى منزل و برهانى حتمى و راه و دينى استوار محروم نساخت . كمى ياور و بسيارى دشمنان انبيا را از انجام وظيفه باز نداشت . به پيامبران پيشين نام پيامبر آينده گفته شد و پيامبر قبلى پيامبر بعدى را معرّفى كرده است .
به اين ترتيب قرنها و روزگاران بسيار گذشت ، پدران رفتند و فرزندان جاى آنها را گرفتند . تا اين كه خداوند سبحان محمد ( ص ) را به عنوان فرستاده خويش براى انجام وعدههاى خود و اتمام رسالتش فرستاد و از انبياى گذشته پيمان اقرار به او گرفته شده بود . نشانههاى او شهرت يافت . زمان و مكان ولادتش پسنديده ، و در اين روزگار مردم روى زمين داراى ملّتهاى پراكنده و هوسهاى گوناگون و عقايد متعدّد بودند ، گروهى خدا را به خلق خود تشبيه مىكردند . و گروهى خدا را به اسامى دلخواه خود مىناميدند و گروهى به غير خدا توجّه داشتند . سپس خداوند به وسيله محمّد ( ص ) آنان را از گمراهى نجات داد و به وسيله شخصيّت او آنان را از نادانى رهايى بخشيد . آن گاه براى محمّد ( ص ) مقام قرب و لقاى خودش را برگزيد و مرتبهاى كه براى هيچ كس فراهم نشده براى او پسنديده . توجّه او را از دنيا به سوى
[ 407 ]
خود معطوف داشت و از بلا و مصيبت رهائيش داد و بزرگوارانه و با احترام روحش را قبض فرمود ( درود بىپايان بر او و آلش باد ) .
پيامبر در بين شما ( مردم ) چيزى را كه پيامبران پيشين در ميان امّت خود گذاشتند به جا گذاشت . چون انبيا مردم را سرگردان و بدون رهبر و راه روشن رها نمىكردهاند ، آن حضرت هم در ميان شما كتاب خدا را به جا گذاشت ، كه بيان كننده حلال و حرام ، مستحب و واجب ، ناسخ و منسوخ رخصتها و عزيمتها ، عام و خاص ، عبرتها و امثال ، مطلق و مقيّد ، محكم و متشابه ، و تفسير كننده مجمل و بيان كننده مشكلات بود .
در قرآن امور ديگرى نيز هست . امورى كه دانستن آنها را لازم مىداند و چيزهايى كه ندانستن آنها منعى ندارد . امورى كه وجوب آنها در كتاب ثابت است ولى در سنّت نسخشان معلوم شده و يا چيزى كه عمل به آن در سنّت واجب است و در كتاب ترك آنها آزاد مىباشد . و چيزى كه در وقت مخصوص واجب شده و در غير وقت آن واجب نيست . قرآن بين چيزهاى حرام شده فرق گذارده . گناه كبيرهاى كه وعده آتش داده شده و گناه صغيرهاى كه قابل آمرزش است . و نيز امورى كه اندك آن مورد پذيرش است و بسيارش شايسته و پسنديده و در عين حال تحميلى هم نمىباشد . »