بحث سوّم تقديم و تأخير در حرف نفى
هر گاه حرف نفى را بر سر فعل در آورى و بگويى : ما ضربت زيدا ، « زيد را نزدم » ، فعل زدن را از خود نفى كردهاى . اين بدان معنى نيست كه ديگرى زيد را نزده باشد ، زيرا نفى زدن از خود نه مقتضى زدن زيد از ناحيه ديگرى است و نه زدن زيد را از ناحيه ديگرى نفى مىكند ، زيرا نفى خاص ( زدن زيد از ناحيه خود ) دلالت بر نفى عام و ثبوت آن نمىكند .
اگر نفى را بر اسم داخل كنى و بگويى : ما انا ضربت زيدا ، « من شخصا زيد را نزدم » . از اين مثل فهميده مىشود كه زيد مورد ضرب واقع شده است ولى ضارب زيد شما نيستيد . يعنى نفى زدن فقط از گوينده مىشود . فرق دو عبارت فوق را ( دخول حرفى نفى بر فعل و اسم ) را ذوق سليم درك مىكند .
[ 112 ] سوره انعام ( 6 ) : آيه ( 14 ) : بگو اى پيامبر آيا غير خدا را به يارى و دوستى برمىگزينيد ؟
[ 113 ] سوره انعام ( 6 ) : آيه ( 40 ) : آيا در آن ساعت سخت غير خدا را مىخوانيد ؟
[ 114 ] سوره قمر ( 54 ) : آيه ( 24 ) : آيا بشرى از جنس خودمان را پيروى كنيم ؟
[ 139 ]