بحث اوّل فايده تقديم و تأخير ،
هر گاه لفظى بر غير خود در جمله مقدّم شود دو صورت دارد ، يا در نيّت مؤخّر است مانند مقدّم شدن خبر بر مبتدا و مفعول بر فاعل ، و يا در نيّت مقدّم است هر چند در آخر آمده باشد ، مانند اين كه دو اسم در جمله بياورند كه هر كدام صلاحيّت مبتدا و خبر شدن را داشته باشند ، مانند :
زيد المنطلق ، در اين مثال زيد مبتدا و المنطلق خبر است و نيز مىتوان گفت .
المنطلق زيد ، كه در اين صورت المنطلق مبتدا و زيد خبر است و اين دو وجه فرقى با يكديگر ندارند .
سيبويه گفته است هنگامى كه فاعل و مفعول در جمله ذكر شوند ، آن كه از نظر گوينده مهمتر است در آغاز قرار مىگيرد خواه فاعل يا مفعول باشد . چنان كه هر گاه بخواهند از كشته شدن شخص خارجى خبر بدهند بدون توجّه به اين كه شخص معيّنى است مىگويند : قتل الخارجى زيد ، كه مفعول ، خارجى است و
[ 107 ] هانت على ربّها فخلط حلالها بحرامها و خيرها بشرّها
[ 108 ] اگر قطعات آب در بستر زمين يا باغ من باقى بماند مهم نيست زيرا زمين مدام به آب نياز دارد .
[ 137 ]
مقدّم آورده شده است ، يعنى اهميّت به مفعول داده شده است . هر گاه از بعضى از فضلا كار زشتى صادر شود و بخواهند از آن اطلاع دهند نام او را قبل از فعل ذكر مىكنند ، زيرا ذكر نام و سپس نسبت دادن فعل به او بهتر در ذهنها جايگزين مىشود و در نزد خبر دهنده ذكر نام مهمتر است . اينك پس از بيان فوق تقديم آنچه كه در استفهام و خبر و نفى مهم است و آنچه كه مهم نيست بايد بدانى .