بحث دوّم عطف چند جمله بر چند جمله :
همان گونه كه جايز بود يك جمله بر يك جمله عطف شود ، جايز است كه چند جمله بر چند جمله ديگر عطف شوند . اين موضوع در صورتى است كه جملات شرط و جزا باشد ، زيرا گاهى مجموع دو جمله شرط ، و مجموع دو جمله ديگر جزا واقع مىشود . مانند سخن حق تعالى : « وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بعدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى و يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ المُؤْمنينَ نُوَلِّهِ ما تَوَلّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ » [ 120 ] .
ميان دو جمله شرط : من يشاقق الرّسول ، و يتّبع غير سبيل المؤمنين ، و دو جمله جزا نولّه ، و نصله ، عطف برقرار است .
آنچه در باره شرط و جزا گفتيم بطور كلّى درباره عطف چند جمله بر چند جمله صادق است مانند سخن خداوند متعال : « وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الْغَربِىِّ اِذْ قَضَيْنا اِلى مُوسىَ الْأمْرَ وَ ما كُنْتَ مِنَ الشّاهِدينَ وَ لكِنّا اَنْشَأنا قُرُوناً فَتَطاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَ ما كُنْتَ ثاوِياً فى اَهْلِ مَدْيَنَ » [ 121 ]
[ 120 ] سوره نساء ( 4 ) : آيه ( 115 ) : و هر كس پس از روشن بودن راه حق بر او با رسول خدا به مخالفت برخيزد و راهى غير طريق اهل ايمان پيش گيرد ، وى را به همان طريق باطل و راه ضلالت كه برگزيده واگذاريم و او را به جهنّم افكنيم .
[ 121 ] سوره قصص ( 28 ) : آيه ( 44 ) : اى رسول ما تو آن هنگام كه ما به موسى مقام نبوّت و فرمان الهى عطا كرديم به جانب غربى ( كوه طور ) نبودى و حضور نداشتى و لكن ما امم و قبايلى را بيافريديم كه عمر دراز يافتند و تو ميان اهل مدين ( كه به جهل و گمراهى مىزيستند ) نبودى .
[ 147 ]
جمله « و ما كنت ثاويا » بر جمله « و ما كنت من الشاهدين » عطف شده است ،
نه بر جمله « و لكنّا » ، زيرا اگر بر جمله ما قبل خود و لكنّا . . . عطف مىشد ، در پوشش حكم لكنّ قرار مىگرفت و تقدير جمله چنين بود : لكنّك ما كنت ثاويا و اين از نظر معنى باطل بود ، و اگر و ما كنت من الشاهدين ، بدون در نظر گرفتن جمله بعدى « و لكنّا . . . » عطف گرفته شود كلمه لكن در موضع خود قرار نگرفته و چنين عطفى جايز نيست ( منظور اين است كه تمام جملات در رابطه عطفى معنا داشته و مكمل يكديگرند ) .