بحث پنجم درباره مجاز .
مجاز ذاتا جز بر اسماء جنس وارد نمىشود .
توضيح اين كه يكى از كلمات كه حرف است حقيقتا معناى آن در غير خودش آشكار مىشود . بنابر اين اگر حرف ضميمه معناى حقيقى كلمه باشد ، معناى حقيقى دارد و اگر ضميمه معناى مجازى كلمه باشد در تركيب معناى مجازى دارد . بنابر اين مجاز ذاتى در حرف نيست . مجاز ذاتى در فعل نيز وارد نمىشود زيرا معناى فعل از مصدر و غير مصدر تركيب يافته است . ( فعل معناى مصدرى است به اضافه زمان ) . به اين دليل مجاز در مصدر وجود ندارد ، پس مجاز در فعل هم نخواهد بود . البته مجاز در فعل به طور عارضى وجود دارد مجاز ذاتى در اسم شخصى وارد نمىشود . زيرا اسم يا علم است كه بر آن مجاز وارد نمىشود به اين دليل كه معناى مجاز مشروط است به رابطهاى كه بين معناى اصلى و معناى فرعى است و اين رابطه در اسمهاى علم وجود ندارد و يا اسم مشخص مشتق است و روشن است كه مجاز به مشتق منه يا مصدر اشتقاقى وارد نمىشود ،
بنابر اين بر اسم مشتق هم وارد نمىشود .