استعاره ترشيح
استعاره اين است كه جانب مستعار رعايت شود و آنچه كه لازمه مستعار و مقتضاى آن است بدان ضميمه شود مانند قول كثير شاعر :
« مرا با تيرى كه چوب آن سرمهكش بود هدف قراردادى بدين دليل بر من ضررى وارد نشد » . در اين مثال تير انداختن را براى نگاه كردن استعاره آورده است .
مقتضاى هدف قرار دادن تير انداختن است كه لفظ تير را به كار برده است . و نيز مانند سروده امرء القيس
فقلت له لما تمطى بصلبه
اردف اعجاز اوناء بكلكل [ 66 ]
در اين مثال شتر را استعاره آورده است براى شب و آنچه لازمه برخاستن شتر از قبيل دراز كردن گردن و بلند كردن سرين بوده بر آن افزوده است .
در دو مثال فوق استعاره به صورت ترشيح به كار رفته است [ 67 ] .