بحث سوّم هر گاه ما و الا بر جمله داخل شوند
مقصود از حصر آن چيزى است كه بعد از الا مىآيد خواه مرفوع باشد مانند : ما ضرب زيدا الا عمرو و خواه منصوب باشد مانند : ما ضرب زيد الا عمرا . و همين حكم را دارد اگر اسم منصوب بعد از الاّ حال يا ظرف باشد . اگر فاعل و مفعول با هم پس از الاّ در كلام بيايند محصور اسمى است كه بلافاصله پس از الا قرار گرفته است مانند :
ما اضرب الا زيد عمروا ، در اين مثال حصر در مورد فاعل است كه بلا فاصله پس از الا قرار گرفته است . همچنين اگر مفعول پيش از فاعل و بعد از الاّ بيايد مخصوص به حصر مفعول خواهد بود . همچنين اگر دو مفعول پس از الاّ باشد مخصوص به حصر مفعولى است كه بلا فاصله پس از الاّ واقع شده است . مانند :
لم اكس الاّ زيدا جبّة « لباس را جز بر زيد نپوشاندم . » حكم مبتدا و خبر نيز چنين است هر يك از مبتدا و خبر را كه بلا فاصله بعد از الا بياورى مخصوص به حصر مىباشد . حصر خبر مانند : ما زيد الاّ قائما .
در اين مثال قيام زيد مخصوص به حصر است نه ديگر حالات زيد . حصر مبتدا مانند : ما القائم الاّ زيد . در اين مثال زيد مخصوص به حصر است نه ديگرى .
ولى در انّما مخصوص به حصر كلمهاى است كه در پايان جمله آمده باشد . مثلا در فاعل و مفعول چنين است كه هر كدام در آخر قرار گيرند مخصوص به حصر
[ 155 ]
خواهند بود مانند : انّما ضرب عمروا زيد در اين مثال چون فاعل ( زيد ) در پايان جمله آمده است مخصوص به حصر مىباشد و مانند سخن حق تعالى : « اِنَّما يَخْشَى اللَّهُ مِنْ عِبادِه العُلَماء » [ 131 ] در اين آيه مخصوص به حصر كلمه العلماء است كه در آخر جمله قرار دارد . اگر علماء مقدم مىشد خشية مخصوص به حصر مىشد . و در مبتدا و خبر هم قاعده چنين است . اگر مبتدا در اول باشد خبر مخصوص به حصر است و بالعكس . مانند سخن حق تعالى : « انّما السَّبيلُ عَلَى الّذينَ يَسْتَأذِنوكَ [ 132 ] در اين آيه مخصوص به حصر است و اگر مبتدا را پس از خبر بياورى مبتدا مخصوص به حصر خواهد بود مانند آيه : فَاِنَّما عَلَيكَ البَلاغُ وَ عَلَيْنَا الحِسابُ » [ 133 ] مخصوص به حصر در آيه اوّل خبر و در آيه دوّم مبتدا مىباشد آنچه تاكنون از نظم سخن گفتيم مفاهيمى است كه از كلام عرب به دست مىآيد .