فرموده است : بل اندمجت على مكنون علم لو بحت به لاضطربتم اضطراب الارشية فى الطّوى البعيدة .
اين سخن امام ( ع ) اشاره اجمالى است به اين كه نسبت دادن ترس از مرگ به آن حضرت صحيح نيست . علت عدم قيام آن حضرت علمى است كه آن حضرت بدان واقف است ، زيرا آگاهى او به پايان امور و توفيق نيافتن در آنها و اشراف آن حضرت به نتايج اعمال با چشم بصيرت كه همچون آينه صاف است امور را در آينه عالى ذهن آن حضرت متجلّى مىساخته است . آگاهى حضرت به فساد امور و درك سريع آن حضرت از مصالح موجب خويشتندارى حضرت از قيام براى خلافت بوده است ، بر خلاف افراد نادانى كه به كارهاى مهمّ از روى كوتاهى انديشه نه از روى بينش صحيح اقدام مىكنند و گرفتار مىشوند . بعد از ذكر دليل خوددارى از اقدام براى خلافت ، همگان را به عظمت علمى كه داشته است به وسيله جملهاى كه ذكر شد توجّه مىدهد . جمله شرطيّه : لو بحت . . الى آخر . . . صفت است براى كلمه علم و در موضع جرّ است و در اين صورت اگر براى مردم آشكار شود كه امر خلافت به كجا منتهى مىشود و به چه افرادى خواهد رسيد و مردم به چه حال و وضعى در خواهند آمد مضطرب شده و آرا و
[ 555 ]
عقايدشان پراكنده خواهد شد ، زيرا پيامبر ( ص ) امام ( ع ) را بر امور مطّلع كرده و ذهن او را آماده ساخته بود چون عدّهاى از مردم در آن زمان از عمر و بسيارى از عثمان نفرت داشتند ، چه رسد به معاويه .
گروهى بودند كه خود را براى خلافت شايسته دانسته و آن را براى خود مىخواستند و بر اين باور بودند كه خلافت بعد از ابو بكر به آنها خواهد رسيد .
وقتى كه كار به اين صورت باشد ، چنانچه علمى كه آن حضرت از عاقبت كار داشت ديگران مىداشتند نظام موجود حاصل نمىشود و عدّهاى از رسيدن خلافت به امام ( ع ) مأيوس مىشدند . بعضى از خشونت عمر مىترسيدند و از او نفرت داشتند و بعضى ديگر از بنى اميّه و اعمالشان متنفّر بودند . با اين ترتيب امام ( ع ) اضطراب انديشه مردم را از باب مبالغه به لرزش طناب در چاه بسيار عميق تشبيه كرده است كه تشبيه معقول به محسوس است . هر چقدر چاه عميقتر باشد لرزش طناب به دليل بلندى آن بيشتر خواهد بود ، يعنى در اين وضع اضطراب مردم بيشتر و اختلافشان شديدتر مىشود .
بنا به قول بعضى مقصود امام ( ع ) از عبارت اين است كه آنچه مرا مانع از مطالبه خلافت و جنگ شد اشتغال من به امورى بود كه از علم به احوال آخرت و مشاهده نعمتها ، و گرفتاريهاى قيامت بوده است ، كه اگر از آنچه مىدانستم پرده برمىداشتم و ديگران مىدانستند همچون لرزش ريسمان بلند در چاه گود از خوف خدا مىلرزيدند و از عتاب او هراسناك مىشدند و يا به پاداشهاى آخرت شوق پيدا مىكردند و از رقابت در امر دنيا فراموش مىكردند . احتمال دارد كه امام ( ع ) معناى اخير را قصد كرده باشد . اگر تمام اين خطبه به دست ما مىرسيد ،
شايد مقصود امام ( ع ) روشن مىشد كه اكنون بر آن واقف نيستيم .
[ 556 ]