بحث اوّل درباره سجع است
و آن سه قسم مىباشد :
1 سجع متوازى [ 42 ] عبارت است از برابرى دو كلمه در تعداد حروف و يكى بودن حرف آخر آنها مانند قول على ( ع ) كثرة الوفاق نفاق و كثرة الخلاف شقاق ، « موافقت بيش از حدّ نشانه نفاق و اختلاف بيش از حدّ سبب جدايى است » . و مانند سخن ديگر على ( ع ) درباره اهل بصره : عهدكم شقاق ، و دينكم نفاق ، و ماءكم زعاق ، « پيمان شما تفرقه ، و دين شما دورنگى و آب آشاميدنتان تلخ و شور است » . ميان وفاق و نفاق و شقاق ، در مثال اوّل و ميان شقاق و نفاق و زعاق در مثال دوم سجع متوازى است .
2 سجع مطرف و آن عبارت است از دو كلمه كه در تعداد حروف مختلف ولى در حرف آخر يكسان باشند . مانند سخن معصوم ( ع ) : لاحم صدوع انفراجها و لائم بينها و بين ازواجها ، « به هم آورد شكافهاى باز آسمان را و قسمتهاى آن را به هم سازگار ساخت » . شاهد در كلمات لاحم و لائم و انفراج و ازواج است .
3 سجع متوازن و آن عبارت از اين است كه در تعداد حروف برابر و در حرف آخر مشترك نباشند .
مانند قول على ( ع ) : الحمد للّه غير مفقود الانعام و لا مكافؤ الافضال ، « شكر پروردگارى را كه نعمتهايش پايان پذير نيست و هيچ چيز با بخششهاى او برابرى نمىكند » ، شاهد بر سر انعام و افضال است .
سجع دشوار با دو خصوصيّت شناخته مىشود :
1 اين كه حرف آخر كلمه در سجع براى رعايت قافيه و نه براى تكميل معنى است .
2 معناى اصلى كلمه به خاطر قافيه سازى رها مىشود .
[ 42 ] سجع در لغت به معنى آواز كبوتر و در اصطلاح به معناى هماهنگ بودن آخر جملات در نثر است .
[ 85 ]