فرموده است : فصاحبها كراكب الصّعبة ان اشنق لها خرم و ان اسلس لها تقحّم .
بنا به قولى ضمير « صاحبها » به حوزه كه كنايه از طبيعت عمر و اخلاق اوست باز مىگردد . مقصود اين است كسى كه با دارنده چنين اخلاقى مدارا مىكند در صعوبت و دشوارى مانند كسى است كه بر شتر چموش سوار است .
وجه شباهت اين است كه سوار شتر چموش متحمّل سختى زيادى مىشود و در عين حال از دو خطر محفوظ نيست : اگر مهار شتر را براى كنترل بسختى بكشد ،
دماغش پاره مىشود و اگر مهار آن را آزاد بگذارد شتر او را به وادى هلاكت پرتاب مىكند و چنين است حال كسى كه با فردى صاحب چنين خلق درشت معاشرت مىكند . اگر به كارهايى كه عجولانه انجام مىدهد اعتراض كند ، اين اعتراض منجر به سختى حال و فساد احوال ميان آن دو مىشود و اگر بر كارهاى عجولانهاش سكوت كند و او را به حال خود بگذارد كارهايى كه او انجام مىدهد
[ 516 ]
منتهى به اخلال در واجبات مىشود و اخلال در واجبات از موارد هلاكت است .
قول ديگرى اين است كه ضمير در صاحبها به خلافت بازگردد و صاحب خلافت كسى است كه امر خلافت را به عهده بگيرد و هر گاه عادل باشد و رعايت حق خدا را بكند در مثل مانند كسى است كه بر شتر چموش سوار باشد .
وجه تشبيه صاحب خلافت با سوار بر شتر چموش ، اين است كه هر كس متولّى امر خلافت شود در مداراى با مردم و نظام بخشيدن كارها به وسيله قوانين حق ، و هدايت آنها به راه عدالت آشكار ، ناگزير به سختى دچار مىشود كه اگر تفريط و تقصير كند شباهت به كسى دارد كه ناقه چموش را آزاد بگذارد و اگر در تحقّق حقّ و انجام كامل آن افراط كند شباهت به كسى پيدا مىكند كه زمام ناقه چموش را بسختى بكشد . به عبارت ديگر اين كه سرپرست امر خلافت اگر در حفظ مسائل دين و شرايط آن اهمال و سستى كند تفريط كرده و تفريط او را به هلاكت مىاندازد ، چنان كه صحابه اين سستى و اهمال را به عثمان نسبت دادهاند و بر سر او آمد آنچه آمد ، اين چنين ولىّ امرى مانند كسى است كه زمام ناقه چموش را آزاد بگذارد . و اگر در انجام مراتب حق به مردم سخت بگيرد و در كنجكاوى مبالغه و در مؤاخذه افراط كند موجب دلتنگى و تنفّر طبيعى و پراكندگى آنها مىشود و كار خلافت را بر او تباه مىكند ، زيرا بيشتر مردم باطل را دوست مىدارند و از فضيلت حق غافلند . اگر متولّى امر خلافت بر آنها سخت بگيرد مانند كسى خواهد بود كه زمام ناقه چموش را سخت بكشد تا دماغش پاره شود .
اين سخن امام ( ع ) از تشبيهات لطيفى است كه در اين جا به كار رفته است .
قول ديگر اين كه : منظور از ضمير « صاحبها » نفس مقدّس خودش مىباشد و خود را به سوار ، شتر چموشى كه مواجهه با دو خطر است تشبيه فرموده كه يا بايد از امر خلافت دست بكشد و در گرفتن آن قيام نكند و كنارهگيرى و عزلت اختيار كند مانند سوار شتر چموش كه مهار آن را آزاد گذارد ،
[ 517 ]
و يا براى گرفتن خلافت قيام كند و در طلب آن سخت بكوشد كه در اين صورت نظام امور مسلمين پراكنده شود و وحدت آنها از هم بپاشد ، در اين حال مانند كسى است كه سوار بر شترى چموش است و زمام آن را چنان مىكشد كه دماغش پاره مىشود .
سياق كلام امام ( ع ) و نظام آن ، به معناى اوّل سزاوارتر و به معناى دوّم آشكارتر و به معناى سوّم به صورت احتمال است .