پس بحث مهم " حركت جوهريه " بايد در همينجا مطرح شود . بحث ديگراينكه مقولاتی كه تدريج و به يك اعتبار حركت جزء ماهيت آن مقولات است( مثل مقولات أن يفعل و أن ينفعل ) ، آيا در اين مقولات حركت هست يانيست ؟ و نيز در همينجا بحث " حركت در حركت " پيش میآيد ، درحاليكه مرحوم آخوند بحث " حركت در حركت " را در نهايت بی نظمی درسه چهار فصل متفرق بحث كرده اند . ه : ركن ديگر از " اركان حركت " بحث " زمان يا ماعليه " است .در اينجاست كه بايد بحث دامنه دار و طولانی زمان مطرح شود ، آيا اصلازمان در خارج وجود دارد يا نه ؟ حقيقت زمان چيست ؟ آيا زمان ، طرفيعنی نهايت دارد يا طبع زمان اقتضا میكند كه لااول له ولا آخر له باشد ؟آيا يتقدم علی الزمان شی غيرالباری يا لايتقدم علی الزمان غيرالباری ؟ بعدبه مناسبت " زمان " بحث " آن " مطرح میشود . و پس از آن بهمناسبت زمان اقسام زمانی بودن مطرح میشود و آن وقت بحث " حركتتوسطيه و حركت قطعيه " هم در همينجا بايد مطرح شود . البته اين بحث رادر جای ديگری هم میشود قرار داد . از جمله بحثهائی كه درباب زمان بايدبشود بحث مهم " سرعت و بطوء " بود كه اين را هم مرحوم آخوند متفرقبحث كرده اند . 4 - از بحث " تعريف حركت " و " اركان حركت " كه فارغ شديم بايدوارد بحث " اقسام حركت " شويم . اقسام حركت از قبيل اينكه حركت ياطبعی است يا قسری ؟ و وارد اين بحث بشويم كه حركت قسری چگونه است ؟البته بحث حركت قسری را چون از نوع قوه فاعلی است درباب محرك هممیشود آورد . و همچنين در " اقسام حركت " میتوان بحث كرد كه حركت ياطبيعی است يا ارادی . و در اين باب نيز میشود بحث كرد كه حركت ياتوسطيه است يا قطعيه . ( اگر چه ايندو از اقسام حركت نيستند بلكه دواعتبار و دو معنی درباره حركت هستند ) . 5 - بعد از فراغ از بحث " اقسام حركت " به مبحث " احكام حركت "بايد بپردازيم . مثلا اين بحث كه چه حركت هائی با هم " متضادان " و چهحركت هائی |