باقی است يا باقی نيست ؟ واحد است يا كثير ؟ بالقوه است يا بالفعل ؟میگويد چون قبلا گفتيم كه حركت دو اعتبار دارد ، اعتبار قطع و اعتبارتوسط ، به اعتبار قطع يك امر ممتد متصرم متجددالوجودی است كه آنا فاناموجود و زايل میشود ، به اعتبار توسط يك امر بسيط آنی الحدوث ومستمرالبقاء است و چون مقوله با حركت يكی است در مقوله ای هم كه حركتواقع میشود هر دو اعتبار میآيد ، اعتبار قطع و توسط ، ولی گفتيم حركتقطعی و توسطی دو امر جدا نيستند بلكه دو اعتبار از يك شیء واحد هستند .پس لازمه حرف ايشان اين است كه اگر شیء مثلا حركت میكند در " كيف" اگر از ما بپرسند آيا آن ، يك شیء واحدی است از اول تا به آخر ؟میتوانيم بگوييم آری و هم بگوييم نه ! امر واحدی كه از اول تا به آخرمستمر باشد نيست ، بلكه امر واحد ممتدی است كه دائما مراتبش موجود وفانی میشوند ، اگر بگوييم يك امر باقی مستمری در طبيعت داريم درستگفتيم و اگر هم بگوييم هيچ امر باقی و ثابتی نداريم درست گفتيم ، چونقبلا گفتيم كه آن امر باقی همان كلی طبيعی است كه از مراتب اين امرمتجدد انتزاع میشود و ما خودمان گفتيم كه مرحوم آخوند در نهايت امر اينرا يك امر مجازی میداند . مرحوم آخوند میگويد : ما اعجب امرالحركة فی الوجود . گوئی امورمتناقص در مورد حركت صادق است ، اگر بگوييم موجود است راست گفتيم واگر بگوييم معدوم است راست گفتيم ، بگوييم باقی است راست است بگوييمزايل است راست گفتيم ، بگوييم واحد است راست است بگوييم كثير استراست گفتيم . چون همه اين ها متناقض نيست ، بلكه نوعی واحد است كه بانوعی كثرت مغايرت ندارد ، كثيری است در عين وحدت ، مستمری است درعين سيلان و زوال بالقوه ای است در عين فعليت ، موجودی است در عينمعدوميت ، پس چقدر عجيب و شگفت است . بعد میگويد عجيب تر اينكه ما خودمان مصداق اين امر عجيب و شگفت |