اشكال را اينطور هم میشود بيان كرد كه : فرض اينستكه علت ، علت تمامحركت و تغيير است و با همان مرتبه اول از حركت وجود دارد ، چرا باآنكه علت تامه وجود دارد اجزاء بعدی يكجا حاصل نمی شود و از علت خودتخلف پيدا میكنند ، و از علت منفك میشوند ، اما به اين بيان ذكرنكردند چون ممكن است كسی جواب دهد كه وجود مراتب سابق ، شرط وجودمراتب لاحق است ، و تا آنها نيايند علت تامه مراتب بعدی حاصل نيست .اشكال را به همان صورت اول بيان كردند كه چگونه با وجود علت تامه مرتبهاول ، خود مرتبه اول معدوم میشود و حال آنكه با فرض وجود علت ، معلولنبايد از آن منفك شود . لذا بايد علت متغير را متغير دانست تا اشكال رفع شود ، چون در اينصورت خود علت حركت هم متغير است و هر مرتبه ای از آن ، علت درجه ایاز حركت است . اين برهان " علةالمتغير متغير " است ، ولی همان طوركه سابقا گفتيم با توجه به اين قاعده در حادثها به طور متسلسل علل متغيرهبايد وجود داشته باشد ، در حاليكه اين محال است و تسلسل لازم میآيد وبالاخره بايد به ثابت برگردد . اين اشكالی است كه بايد جوابش رادرآينده بيان كنيم . پس از روشن شدن اينكه " علة المتغير متغير " ، اضافه میكنيم كه : درحركات عرضی مثل حركت سنگ و آب و مانند آنها ، طبق قاعده ای كه قبلاذكر شد كه علت حركت در اينها خود طبيعت آنها است نه يك شیء مفارق وخارجی ، بايد خود طبيعت اين اشياء متغير باشد . چون علةالمتغير متغير ،و مفروض اينستكه خود طبايع در اينجا علت حركت هستند ، پس علت متغيرهستند و بايد طبق قاعده فوق متغير باشند ، و اين همان حركت در جوهر است، يعنی اين صور نوعيه تا خودشان متغير نباشند ممكن نيست تغيير و حركتدر ظاهر آنها پيدا بشود . حال كه اين قاعده و نتايج آن درست روشن شد ، بايد اشكالی را كه سابقابه آن اشاره شد جواب دهيم كه چگونه حادثهای متغير به ثابت منتهی میشوند، و تسلسل در متغيرات پيدا نمی شود و قاعده " علةالمتغير متغير " نيزنقض نمی گردد . |