در آن واحد بيش از يك مكان را اشغال بكند ، لذا لازمه حركت مكانی ايناست كه شیء مكان قبلی را مقارن با اخذ مكان بعدی رها كند ، يعنی به هراندازه كه مكان اشغال میكند به همان اندازه مكان رها میكند ، و به همينعلت است كه تكامل رخ نمی دهد . مثل حوضی كه به همان اندازه كه آب بهآن وارد میشود ، به همان اندازه آب از آن خارج شود ، در اين صورت برمقدار آب افزوده نمی شود و مثلا تكامل صورت نمی گيرد چون همزمان با ورودآب ، خروج آب صورت میگيرد ، حركات " اينی " نيز چنين است .ولی در حركات " اينی " هم تكامل به اين صورت هست كه جسم دررسيدنش به مكان بعدی كه برايش امری بالقوه بود ، به فعليت میرسد وبالفعل مكان دوم و سوم را دارا میشود ولی برابر با اين فعليتی كه میگيردفعليتی را رها میكند ، و در نتيجه اگر يك شیء تا ابد هم حركت أينی بكندنتيجه اش تكامل در مكان نخواهد بود . در عين حال چنين وضعی تنقص همنيست ، تنقص اين است كه شیء بالفعل تبديل به بالقوه خودش بشود ، مثلاشيئی كه مكانی را بالفعل دارا شده باز نسبت به دارا بودن آن مكان ،بالقوه شود ، اين محال است ، برگشت به قوه محال است . ولی اينكه يك شیء در حركت اشتداديش دور بزند ، و حتی در دور خودشبرگردد به قوه ای مثل قوه قبلی محال نيست ، مثل حركت دوری ، كه شیءحركت میكند و برمیگردد و به نقطه اول كه قوه ای است مشابه قوه سابق نهعين آن . آنی كه محال است اين است كه فعليتی برگردد به عين قوه اول كهاز آن خارج شده و به فعليت رسيده است . مراتب حركت با زمان خودشانموجودند يعنی هر مرتبه ای از حركت با زمان خودش موجود است و لازم نيستدر زمان بعد هم موجود باشد . |