جهت نيز محرك ذات خود باشد ، لازم ، میآيد كه تمام اجسام در جميعحركات يكسان باشند چون در جسميت مشتركند . فخر رازی میگويد در هر جسمی سه چيز تشخيص داده میشود ، يكی ماده جسم ،يكی صورت جسم ، و سوم آن چيزی كه خاصيت جسم مینامند يعنی قبول ابعادثلاثه . معنی قابل ابعاد سه گانه بودن اينست كه در هر جسمی سه خط عمود برهم ( طول عرض عمق ) میشود فرض كرد . شكی نيست كه همه اجسام در اينصفت ( قابليت ابعاد ثلاثه ) مشتركند ولی در صورت جسميه چطور ؟ دليلینداريم كه صورت جسميه در همه اجسام يكی باشد و اگر كسی اشكال كندوقتیخاصيت همه اجسام يكی شد لابد صورت جسميه يكی است ، پاسخ اينست كهضرورتی ندارد امور متخالفه لازم واحد داشته باشند ؟ شايد صورتهای جسميه درهمه اجسام مختلف ولی در عين حال تمام اجسام در اين لازم واحد اشتراكداشته باشند . و اما آن چيزی كه در ماده بنام ماده تشخيص داديم ، در اينمورد هم برهانی وجود ندارد كه ماده همه اجسام را يكی بداند ، شايد هرجسمی ماده خاص خود را داشته باشد . بنابراين از اين سه چيز كه در جسمتشخيص داديم فقط خاصيت سه بعد داشتن در همه اجسام بطور قطع مشترك استو ممكن است اجسام در ماده و صورت جسميه مختلف باشند و ركن مقدم جسم همماده و صورت جسميه است نه سه بعد داشتن كه يك صفت و نسبت است . پساين برهان شما كه اگر جسم متحرك لذاته باشد بايد همه اجسام حركاتمشترك داشته باشند مخدوش است زيرا آنچه كه جسميت جسم بدان است بيانشد كه در همه يكسان نيست ولی اگر مقصود از جسميت سه بعد داشتن است دراين صورت از لفظ جسم كه معنی ديگری دارد برای خاصيت آن استفاده شده وبرهان شما نادرست است . پاسخ آخوند به اشكال فخر رازی بر برهان چهارم استدلال فخر رازی ادامه دارد ولی آخوند در همينجا درصدد جواب برآمدهمیگويد ، تشكيك فخر رازی در اينكه صورت جسميه در اجسام واحد |