دو تفسير و تعبير داريم از ماهيت يك واقعيت كه اين دو تفسير با يكديگرتقابل هم دارند . يعنی مورد بحث اين است كه كداميك از اين دو تفسيرماهيت واقعيت خارجی را كه حركت میناميم بيان میكند . به هر صورت يكیاز اين دو نمیتواند صحت داشته باشد چون در خارج بيش از يك واقعيتنداريم . برای درك اين دو معنی ، يك حركت مكانی مثل رفتن جسمی از نقطه "الف " به نقطه " ب " را در نظر میگيريم . در خارج چه رخ داده ؟ آيادر همان " آن " اول در جسم مزبور حالتی به وجود آمده ، يك شیء بسيط بهنام حركت برای جسم حاصل شده كه اين حالت بسيط تا زمانی كه به نقطه "ب " واصل میشود در او باقی و مستمر است ؟ آيا حركت مثل سفيد شدن جسمیاست كه در يك آن حالت سفيدی برای او حاصل میشود و از همان حصول سفيدیاين حالت در شیء دوام و استمرار میيابد تا " آن " ديگری كه جسم ديگرسفيد نيست يعنی حدوثی داريم در " آن " و بقائی در زمان . اگر برایحركت نيز چنين ماهيتی فرض كرديم كه در " آن " حادث میشود و در زمانباقی است ، اين را حركت به معنی توسط میگويند . ولی تعبير و تحليل ديگر از حركت اين است كه : شیئی حادث شده كهبیوقفه در حال حدوث است ، به چه ترتيب ؟ به اين صورت كه در هر آنحادث و همچنين فانی میشود ، يعنی حدوث و فنای تدريجی دارد . خود شیءتدريجا تحقق پيدا میكند . اين نحوه تحقق پيدا كردن برای شیء همان حركتاست ، در مقام مثال میشود به راس مدادی تشبيه كرد كه روی كاغذ بر كنارلبه خط كش حركت میكند . اين خط در " آن " حاصل نشده است بلكه تدريجادر حال حدوث است اگر مثلا 1 دقيقه طول كشيده تا خط كامل شود اين يكدقيقه مدت حدوث و تكميل خط است و نه زمان بقای آن . حال اگر در اينمثال به اين طريق اصلاحی بكنيم كه مداد به گونهای است كه خط به محض رسمشدن از روی كاغذ محو |