كارائی اين مذهب در جريان مبارزه اجتماعی و سياسی میدانستند . در عينحال از وجود چنين گرايشهائی در ميان جوانان مسلمان خشنود بودند زيرا درعمل اثبات شده بود كه اين برداشت از اسلام ، پل انتقال به ماركسيسم است. جريان اخير ، هم به لحاظ ماهيت و محتوای خود و هم از نظر مصداق ومحدوده شمول كه دارای طيف وسيعی بود ، بسيار فعال بوده و با نشر آثار وايراد سخنرانی در مراكز مذهبی میكوشيدند تا اسلام را مدرنيزه كرده و بابيرون آوردن آن از انحصار ! روحانيون و تهذيب ! آن ، اسلامی راستين بهجامعه ارائه دهند و به علت فقدان آشنائی لازم و اطلاع كافی نسبت به اصولو منابع اسلامی ، در آموزشهای خود از شعر و شعار و تهييج احساسات كمبهره نمیگرفتند و خلاصه معجونی میساختند باب طبع شرايط آنروز و به خيالخود به اين وسيله قشرهای تحصيل كرده و جوانان مبارز را به اسلام جذبمیكردند ، در حاليكه بسياری از اين مجذوبين ، به جريانهای انحرافیپيوستند و بعد از انقلاب بيشترين مشكلات را در سر راه اسلام و انقلاب بهوجود آوردند . و تعداد كمی از اين افراد ، نيز بعد از دميده شدن روح قدسیحضرت امام در نفوس اقشار مختلف مردم و حماسه آفرينیهای كم نظير درتاريخ انقلابهای دنيا ، به اسلام حقيقی كه ميراث هزار و چندين ساله علمایبزرگ ما است ، باز گشتند ، كه شايد در بازگشت بعضی از آن " تعداد كم" هم مصلحتهائی وجود داشته باشد ! و الله اعلم . اينكه اين جريان برای جذب جوانان مبارزه و اقشار تحصيل كرده و روشنفكربه اسلام ، فعاليتهائی میكرده است نظری خوشبينانه به اين جريان فكریاست و توطئههای عوامل ضد اسلام و نفوذ آنها در آن را نمیتوان ناديدهگرفت . مشخصات و ويژگيهای اين طرز فكر از اين قرار است : " قرآن را چنان تفسير میكردند كه گوئی جز يك كتاب آموزش مبارزه ومحرك مردم برای انقلاب چيز ديگری نيست . فلسفه تاريخی از قرآن بيرون |