فصل شانزدهم هر حادث زمانی مسبوق است به قوه ، و ماده ای كه حامل آن قوه است ( 3 ) بعد از اثبات اين قول حكما كه هر حادثی مسبوق به امكانی است و مادهای كه حامل آن امكان است ، مطالب ديگری كه از فروع اين مطلب است لازماست كه توضيح داده شود :1 - حادثها چه چيزهائی هستند ؟ اولين مسئله ای كه در اينجا بايد توضيح داده شود اين است كه حادثهایزمانی چه هستند ؟ آيا همه صورتها ، صورت به معنای اعم ، حادث است يافقط صورت به معنای اخص آن حادث است ؟ جواب اينست كه همه صورتهاحادث هستند ، صورت به معنای اعم . اگر صورت اخص را بخواهيم در نظربگيريم ، در مقابل آن دو چيز ديگر باقی میماند يكی عرض و ديگری نفس .صورت به معنای اخص يعنی صورت جوهری نوعی كه حال در ماده است ، يعنیفعليتی جوهری كه در ماده حلول دارد ، در مقابل اين معنا دو چيز ديگر قراردارد كه عرض و نفس میباشند . عرض هم عينا همين حالت را دارد يعنیتعلق دارد به ماده قبلی و بدون ماده ای كه به آن تعلق بگيرد تحقق نمیيابد . عرض به امكان قبلی و ماده حامل نيازمند است و در عين حال عرضصورت جوهری نيست و فرض بر اين است كه عرض است . |