چنين باشد ، اين دو حركت است ، اما اگر يك نيرو باشد ، ولی يك نيروئیكه از دو نيروی متضاد به وجود آمده باشد ، نيروئی كه میخواهد به يك سوبراند و نيروی ديگری كه میخواهد مقاومت كند و در نتيجه شیء در حالچرخيدن به يك سو میرود ، اين نوع حركت در واقع حركت وضعی نيست ، و دراينجا يك حركت بيشتر نداريم . مرحوم آخوند عبارتشان در اينجا مبهم استو شايد متمايل به اين باشند كه اينجا دو حركت هست هم وضعی و هم انتقالیكه اكثرا هم همين طور میگويند و فعلا هم همين طور شايع است . رابطه حركت و تكامل بعد مرحوم آخوند وارد مطلب ديگری میشود ، تا اينجا بحث اين بود كه درميان مقولاتی كه حركت در آنها واقع میشود دو مقوله هست كه حركت در آنهاظاهر است مثل اين و وضع ، بعد وارد مطلبی میشود كه مقدمه ای است برایبحثی كه در آينده راجع به حركت جوهريه دارند ، و آن اينكه : مقولاتی كه حركت در آنها واقع میشود بعضی از آنها قبول اشتداد میكنند واشتداد در آنها ظاهر است ، يعنی حركت در آنها اشتدادی است ، مثل حركتدر كيف ، به حساب قدما درباره حرارت ، ( به حساب امروزی ها كارنداريم ) يك شیء وقتی حركت میكند در اين كيفيت ، اين حركت از مرتبهای به مرتبه ديگر است كه هر مرتبه ای اشد از مرتبه قبلی است ، يعنیتدريجا درجه حرارت بالا میرود . درباره رنگها هم كه رنگها را هم از كيفيات میدانند ، معتقدند كه هميشهجسم از رنگ خفيف تر به رنگ شديدتر میرود حالا ملاك شدت در جواهر واعراض به چيست خودشان بيان كرده اند اينها معتقدند كه حركت الوان هرگزاز اشد به اضعف نيست ، بلكه هميشه از اضعف به اشد است ، مثلا قرمزیمراتبی دارد ، و هميشه طبيعت از قرمزی كم به قرمزی شديد میرود ، وهيچگاه از شديد به ضعيف نمی رود . ( موارد نقضی اگر به نظرتان بيايدبعدا بحث میشود ) در مورد " كم " هم اشتداد خيلی واضح است همين كهشیء نمو میكند و رشد میكند ، |