آيا اگر اين امور علاوه بر غيرمتناهی بودن و علاوه بر مترتب بودن ،اجتماع در وجود داشته باشند يعنی همزمان باشند ، چطور ؟ جواب اين استكه چنين امری محال است . يعنی آن غيرمتناهی محال ، وجود امور غيرمتناهيهمترتبه همزمان میباشد . اگر همزمان نباشد مثل تخم مرغ و مرغ و تخم مرغ ومرغ الی غيرالنهايه ، چون در يك زمان اجتماع ندارند ، محال نيست ، اگرچه ميان امور رابطه عليت هم نباشد . به همين دليل است كه فلاسفه ابعادعالم را متناهی میدانند چون میگويند لازمه نامتناهی بودن ابعاد عالم ،وجود امور مترتبه غيرمتناهيه مجتمعه در زمان واحد است ( 1 ) . حاصل كلام اينكه وجود امور مترتبه غيرمتناهيه مجتمعه در زمان واحد محالاست . يكی از اقسام اين امور مترتبه ، علل و معلولها هستند كه اجتماعآنها بطور غيرمتناهی در زمان واحد محال است . قيد " مجتمعه در زمان واحد " قيد بسيار لازم و نكته مهمی است . زيرادو نوع علت و معلول داريم . يك نوع كه به تسامح علت و معلول ناميدهمیشوند و فلاسفه به آنها معدات و گاهی هم علل معده میگويند ، همه عللطبيعی از اين قبيل است به آنها علل اعدادی میگويند نه علل ايجابی . مثلگندم كه از گندم به وجود میآيد و يا تخم مرغی كه از مرغ به وجود میآيد وهمچنين پدران و مادران علت اعدادی برای فرزندان خود هستند . در عللاعدادی همزمانی علت با معلول ضرورت ندارد ، ممكن است زمانهايشان متصلباشد ولی ضرورت ندارد مجتمع پاورقی : 1 - مسأله تناهی يا عدم تناهی ابعاد عالم از بسيار قديم مطرح بوده استو هنوز هم از نظر كلی برای علم و فلسفه مجهول است . مسئله اين است كهآيا عالم از تمام اطراف غيرمتناهی است يا از بعضی اطراف غيرمتناهیاست و يا اساسا از تمام اطراف متناهی و محدود است . فلاسفه قديم بهتناهی ابعاد عالم قائل هستند ، مانند ارسطو و بوعلی و ملاصدرا در ميانفلاسفه قديم فلاسفه ای مانند ذيمقراطيس به غيرمتناهی بودن ابعاد عالممعتقد بودند . امروزه نيز وحدت نظری وجود ندارد ، انيشتاين از كسانیاست كه به تناهی ابعاد عالم قائل است . |