آيا هيولی استعداد همه چيز را دارد ؟ يك حرف ديگری در اينجا نيز مطرح شده كه ذكر آن مفيد است و آن اينكهآيا اين امكان استعدادی كه مثلا در مورد نطفه گفته میشود كه استعداد انسانشدن را دارد و استعداد چيز ديگر شدن را فاقد است ، در مورد هيولی اولیچگونه است ؟ آيا هيولی اولی امكان همه چيز شدن را دارد ؟ و مگر در هميننطفه ، هيولی اولی و مادشالمواد موجود نيست ؟ پس چرا نطفه فقط استعدادانسان شدن را دارد . در اينجا نظريهای وجود دارد كه مرحوم آخوند آنرا پذيرفته است . آننظريه اين است كه هيولی استعداد همه چيز را دارد ولی هر صورتی كه عارضهيولی میشود مانع هر فعليتی هست غير از فعليت خاص خودش . مثلا در مادهدر نطفه انسان ، استعداد همه چيز هست چون ماده اولی است ولی اين مادهالان متلبس به صورتی است كه همه راهها را به همه صورتها بسته است غيراز صورت انسانيت . پس اين تعين كه برای ماده پيدا میشود به تبع صورتقبلی پيدا میشود و اشكالات به اين نحو حل میشود .معنای اضافه بودن امكان استعدادی : مسئله ديگری كه در اين فصل آمده اينست كه امكان استعدادی يك نوعاضافه است و از طرفی اضافه دو طرف میخواهد . اينكه میگوئيد در طبيعتميان آنچه هست و آنچه میخواهد بشود يك نسبتی هست مثلا ميان دانه گندم وبوته و خوشه آن نسبتی است و ميان جو و دانه آن هم همچنين و اين نسبتهاغير از يكديگرند و اينكه میگوئيد اين دانه گندم حامل امكان استعدادی است، میپرسيم امكان استعدادی چيست ؟ اين اضافه كه میگوئيد ماهيت امكاناستعدادی است ميان چه چيز و چه چيز برقرار است ؟ ميان دانه گندم موجودو بوته معدوم ؟ مگر اضافه ميان موجود و معدوم ممكن است ؟ اضافه بدونطرفين كه مثل قضيه ای است كه |