دارد ، ولی فرد متدرج الوجود . و معنای اينكه گفته اند " للمتحرك فی كلآن فرد من المقولة او نوع منه او صنف منه " روشن میشود . فردش را الانگفتيم نوعش هم وقتی است كه حركت اشتدادی باشد ، كه در اين صورت له فیكل آن نوع من المقوله ، البته به همان معنی يعنی بالقوه ، روشن است كهجايی كه انتقال از نوعی به نوعی باشد انتقال از فردی به فردی هم هست ولاعكس . آنی كه فرد واقعی بالفعل است فرد واحد متدرج الوجود است ، اين حرفرا به صورت ديگر هم میتوانيم تعبير كنيم ، چون در مورد حركت يك اختلافیبود كه آيا حركت توسطی كه امری است بسيط و غير ذی بعد موجود است ياحركت قطعی كه ممتد است به امتداد زمان ، يا هر دو . مرحوم آخوند بهوجود هر دو تمايل داشتند . اين جهت در مانحن فيه تأثيری نمی گذارد چونعلی ای حال چه قايل به اين باشيم يا به آن ، قائل به اصالت وجود باشيم ويا مثل شيخ قائل به اصالت وجود نباشيم در هر صورت حركت در مقوله بهاين معنی نيست كه متحرك در هر آنی بالفعل يك فرد از آن مقوله را داردبلكه به صورت يك امر واحد ( حالا يا واحد توسطی يعنی يك وجود واحدمستمر يا به صورت امر واحد قطعی يعنی شیء متدرج الوجود ممتد به امتدادزمان ) وجود پيدا میكند . ولی در هر آنی فردی از مقوله از حركت قابلانتزاع است . |