فيه بالفعل و بذلك يمتاز عن العدم المطلق ، فثبت ان فی الوجود طرفين :احد هما الحق الاول والوجود البحت جل ذكره ، والاخر الهيولی الاولی . والاولخير محض ، و هذه شر لاخيرية فيه ( 9 ) الا بالعرض ، و لكونها قوش جميعالموجودات يكون خيرا بالعرض بخلاف العدم فانه شر محض . و من ههنا ظهران الجسم مركب من هيولی وصورش لان الجسم فيه قوش الحركة وله الصورشالجسمية أعنی الاتصال الجوهری وهو أمر بالفعل ففيه كثرش اشارش ( 10 ) الیأن كل بسيط الحقيقة يجب أن يكون جميع الاشياء بالفعل . و هذا مطلب شريفلم أجد فی وجه الارض من له علم بذاك ( 11 ) . پاورقی : 9 - البته همانطور كه حاجی هم در اينجا گفته است هيولا را نمی توان شرمحض دانست ، اگر چه در مبحث خير و شر ثابت شده كه هيولی منشأ شريتاست . ولی در عين حال هيولی شر محض نيست و اين مطلبی كه در اينجا گفتهشده خود مرحوم آخوند هم قبول ندارند . 10 - با توجه به اينكه همين بحث در " رسالة الحدوث " آمده است ومطلبی كه بعد از " اشارش " در اينجا آمده در آنجا هم آمده ولی مستقلا درذيل " تنوير " آمده است ، در اينجا نيز " اشارش " نمی تواند بعد ازعبارات قبلش و بدون تفكيك و مرتبط با آنها آورده شود و اصلا " اشارش" در اين وسط معنی نمی دهد ، يعنی چه كه " . . . ففيه كثرش اشارش الیأن . . . " ؟ . بنابراين بايد مطلب به اين صورت باشد : اشارش : كل بسيط الحقيقة يجب أن يكون جميع الاشياء بالفعل . و هذامطلب شريف لم أجد فی وجه الارض من له علم بذاك . يعنی مطلب مستقلی است كه در عين حال مرتبط است اگر چه ضعيف به آنچهدارند میگويند . و دليل اينكه اين بحث را در اينجا آورده اند ، ابتهاجیاست كه معمولا مرحوم آخوند نسبت به ابتكارات فلسفی و حرفهای تازه ای كهآورده اند دارند و به مناسبتهای خيلی ضعيف نيز آنها را اينجا و آنجا ذكرمیكنند . البته آقای طباطبائی احتمال میدادند كه مطلب " اشارش " يك حاشيه ایاز خود مرحوم آخوند بوده و متعلق به دو سه سطر بالاتر است و اشتباها دراينجا آورده اند ، البته اين هم احتمال خوبی است . در آن احتمالی كه ماداديم لفظ " الی ان " بايد از نساخ باشد . 11 - اينكه مرحوم آخوند میگويند كسی را نمی شناسم كه اين مطلب رابداند ، اين مطلب يك ريشه های اگر چه بسيار ضعيفی در ميان خصوصا عرفادارد . ولی بعضی خواسته اند > |