ديگران را بر خواهد انگيخت ، فورا به آن جوان فرمود كه چرا نگفتی منميك جوان انصاری ( 1 ) يعنی چرا به چيزی كه به آيين و مسلك مربوط استافتخار نكردی و پای تفاخر قومی و نژادی را به ميان كشيدی . در جای ديگر پيغمبر اكرم فرمود : « الا ان العربية ليست باب والد ولكنها لسان ناطق فمن قصر به عمله لم يبلغ به حسبه » ، يعنی عربيت پدركسی به شمار نمی رود و فقط زبان گويايی است ، آنكه عملش نتواند او رابه جايی برساند حسب و نسبش هم او را به جايی نخواهد رساند . در روضه كافی مینويسد : " روزی سلمان فارسی در مسجد پيغمبر نشسته بود، عده ای از اكابر اصحاب نيز حاضر بودند ، سخن از اصل و نسب به ميانآمد هر كسی درباره اصل و نسب خود چيزی میگفت و آن را بالا میبرد ، نوبتبه سلمان رسيد ، به او گفتند تو از اصل و نسب خودت بگو ، اين مردفرزانه تعليم يافته و تربيت شده اسلامی به جای اينكه از اصل و نسب وافتخارات نژاد سخن به ميان آورد ، گفت : " انا سلمان بن عبدالله " ،من نامم سلمان است و فرزند يكی از بندگان خدا هستم ، " كنت ضالا فهدانی الله عزوجل بمحمد " گمراه بودم و خداوند بوسيله محمد مرا راهنمايیكرد " و كنت عائلا فاغنانی الله بمحمد " فقير بودم و خداوند به وسيلهمحمد مرا بی نياز كرد ، " و كنت مملوكا فاعتقنی الله بمحمد " ، بردهبودم و خداوند به وسيله محمد مرا آزاد كرد . اين است اصل و نسب و حسبمن . در اين بين رسول خدا وارد شد و سلمان گزارش جريان را به عرض آن حضرترساند و رسول اكرم رو كرد به آن جماعت كه همه از قريش بودند و فرمود :"²يا معشر قريش ان حسب الرجل دينه ، و مروئته خلقه ، و اصله عقله »".يعنی ای گروه قريش ، خون يعنی چه ؟ نژاد يعنی چه ؟ نسب افتخار آميز پاورقی : ( 1 ) سنن ابی داودج 2 ص . 625 |