را در عالم صغير و كبير نافذ میدانستند " . و سپس خودش چنين اضافه میكند : به عقيده ما آنچه هر تل گويد خالی از حقيقتی نيست . خود آقای دكتر معين درباره آتشكده " آذر برزين مهر " كه يكی از سهآتشكده بزرگ و اصلی باستان بوده میگويد : در فصل 17 بند هش ، بند 8 ، آمده : آذر برزين مهر ، تا زمان گشتاسبدر گردش بوده " پناه جهان " میبود تا زرتشت انوشه روان دين آوردگشتاسب دين پذيرفت آنگاه گشتاسب آذر برزين مهر را در كوه ريوند كه آنرا پشت و پشتاسپان خوانند فرو نهاد ( 1 ) . ايضا درباره همين آتش از خرده اوستا چنين نقل میكند : از ياوری اين آتش است كه كشاورزان در كار كشاورزی داناتر و تخشاتر وپاكيزهتر ( شستك جامهتر ) هستند و با اين آتش بود كه گشتاسب پرسش وپاسخ كرد ( 2 ) . درباره " آذر فرنبغ " كه يكی ديگر از آتشكدههای اصلی بوده استمیگويد : اين آتشكده به موبدان اختصاص داشته است . در تفسير پهلوی بند پنجم ،آتش بهرام ، نيايش ( خرده اوستا ) آمد : " نام اين آذر فرنبغ است ، واين آتشی است كه نگهبانی پيشه پيشوايی ( اتربانی نگهداری آتش ) بااوست ، و از ياوری اين آتش است كه دستوران و موبدان دانايی و بزرگی وفر دريافت كنند و اين آتش است كه با ذهاك ( ضحاك ) پيكار كرد ( 3 ). پاورقی : ( 1 ) مزديسنا و ادب پارسی ، صفحه . 333 ( 2 ) همان كتاب ، صفحه . 334 ( 3 ) همان كتاب ، صفحه 339 - . 340 |