روش تزيينی بيزانتی گرايد . و به هنر مسيحيت لاتين معاضدت نمود تا ازسقفهای چوبی به طارمها و گنبدهای آجری يا سنگی و ديوارهای دعامهای عطفتوجه كند هنر ساختن دروازهها و گنبدهای بزرگ كه خاص معماری ساسانی بودبه مسجدهای اسلامی و قصرها و معابد منتقل شد . هيچ چيز در تاريخ گم نمیشود، دير يا زود هر فكر خلاق فرصت و تحول میيابد و رنگ و شراره خود را بهزندگی میافزايد ( 1 ) . در كتاب " ايران از نظر خاورشناسان " ، فصل سوم تحت عنوان " منابعهنر اسلامی " از كتاب " دستی در هنر اسلامی " تأليف ديمند ، رئيسقسمت هنر خاور نزديك در موزه متروپل ، چنين نقل میكند : در زمان حضرت محمد صلی الله عليه وآله وسلم عرب از خودش صنعتینداشت ، يا اگر داشت ناچيز بود ، بعد از فتح سوريه و بينالنهرين و مصرو ايران بود كه هنرهای اين ممالك را اقتباس كردند از منابع صحف چينیبه دست میآيد كه خلفای اموی از تمام ولايات مفتوحه مصالح و استادانی راجلب میكردند و در بنای شهرها و قصرها و مساجد جديد مورد استفاده قرارمیدادند ، معرق سازهای بيزانسی و سوريهای برای تزيينات مساجد دمشقاستخدام میشدند و تحت رياست يك استاد ايرانی به كار میپرداختند .همچنين برای ابنيه در مكه صنعتگرانی از مصر و قدس و دمشق آورده شدند واين استفاده از مصالح و عمله تا عصر عباسيان ادامه يافت . طبری نيز درتاريخ خود گويد كه برای بنای بغداد استادانی از سوريه و ايران و موصل وكوفه استخدام گشتند . با اين ترتيب به تدريج يك اسلوب اسلامی كه از دومنبع يعنی عيسوی شرقی و ساسانی پاورقی : ( 1 ) همان مدرك صفحه . 256 |