را به عنوان يك سنت زردشتی انكار كرده اند ، در صدد بر آمدهاند برایكلمه " خويتك دس " تاويل و توجيهی بسازند ، كريستن سن میگويد :با وجود اسناد معتبری كه در منابع زردشتی و كتب بيگانگان معاصر عهدساسانی ديده میشود ، كوششی كه بعضی از پارسيان جديد برای انكار اين عمليعنی وصلت با اقارب میكنند ، بی اساس و سبكسرانه است ( 1 ) .سعيد نفيسی میگويد : چيزی كه از اسناد آن زمان حتما به دست میآيد و با همه هياهوی جاهلانهكه اخيرا كردهاند از بديهيات مسلم تمدن آن زمان است اين است كه نكاحنزديكان و محارم و زناشويی در ميان اقارب درجه اول حتما معمول بوده است( 2 ) . سعيد نفيسی آنگاه نصوصی را كه در كتب مقدس زردشتيان از قبيل دينكرتآمده است و تصريحاتی كه نويسندگان اسلامی از قبيل مسعودی ، ابوحيانتوحيدی ، ابوعلی بن مسكويه كردهاند میآورد و جريان ازدواج قباد با دختريا خواهر زاده ، و ازدواج بهرام چوبين با خواهر ، و ازدواج مهران گشنسبكه بعد مسيحی شد با خواهر خود را يادآور میشود . مرحوم مشيرالدوله در كتاب نفيس خود : " ايران باستان " از استرابونمورخ قديم يونانی درباره هخامنشيان نقل میكند كه : اينها ( مغها ) موافق عاداتشان حتی مادرانشان را ازدواج میكنند ( 3 ) .درباره اشكانيان میگويد : بعضی از مورخين خارجه ، ازدواج شاهان اشكانی را با اقرباء پاورقی : ( 1 ) همان مدرك ، صفحه . 348 ( 2 ) تاريخ اجتماعی ايران ، جلد 2 ، صفحه . 35 ( 3 ) جلد ششم ، چاپ جيبی ، صفحه . 1546 |