الذهب فی اخبار من ذهب ( ج 4 ص 126 - 127 ) در زمان اين مرد بزرگطلاب علوم دينی شيعه از اطراف و اكناف به سوی او میشتافتهاند ، و اوخود مردی پارسا و زاهد و عالم بوده است . عماد طبری گفته است اگرصلوات بر غير انبيا روا بود من بر اين مرد صلوات میفرستادم او در سال540 درگذشته است ( 1 ) . 7 - قاضی عبدالعزيز حلبی معروف به ابن البراج ، شاگرد سيد مرتضی و شيخطوسی است ، از طرف شيخ طوسی به بلاد شام كه وطنش بود فرستاده شد ،بيست سال در طرابلس شام قاضی بود ، در سال 481 در گذشته است . كتابهایفقهی او كه بيشتر نام برده میشود يكی به نام مهذب است و ديگری به نامجواهر . 8 - شيخ ابوالصلاح حلبی ، او نيز اهل شامات است ، شاگرد سيد مرتضی وشيخ طوسی بوده و صد سال عمر كرده است . در ريحانةالادب مینويسد كه اوشاگرد سلاربن عبدالعزيز آتیالذكر نيز بوده است . اگر اين نسبت درستباشد ، میبايست ابوالصلاح ، سه طبقه را شاگردی كرده باشد ! كتاب معروفاو در فقه به نام كافی است . در سال 447 درگذشته است . اگر عمر او صدسال بوده است و در 447 هم وفات كرده باشد او از هر دو استادشبزرگسالتر بوده است . شهيد ثانی او را " خليفة المرتضی فی البلادالحلبية " خوانده است . 9 - حمزه بن عبدالعزيز ديلمی معروف به " سلارديلمی " در حدود سال 448تا 463 درگذشته است ، شاگرد شيخ مفيد و سيد مرتضی است ، اهل ايران استو در خسروشاه تبريز درگذشته است . كتاب معروف او در فقه به نام "مراسم " است . سلار هر چند هم طبقه شيخ طوسی است نه از شاگردان او ، درعين حال محقق پاورقی : ( 1 ) قسمتهای مربوط به شيخ ابوالحسن فرزند شيخ ابوعلی ، از يادداشتیاست كه دوست عاليقدر ، دانشمند محترم آقای شيخ نصرالله شبستری تبريزیمرقوم فرمودهاند ، و ايشان آنرا از علامه سيد محمد صادق آل بحرالعلوم درمقدمهای كه بر رجال شيخ طوسی نوشتهاند نقل كردهاند . |