را در فقه بوجود آورد . اين مكتب نوعی اخباريگری و جمود است . ابن حزماندلسی كه نژاد ايرانی دارد اما طرفدار امويها است و خالی از يك نوععداوت نسبت باهل البيت نيست . از نظر فقهی تابع داودبن علی بن ظاهریاست . گروهی ديگر از فقهای بزرگ اهل تسنن ميباشند كه بعضی صاحب مكتب ومذهب بودها ند و بعضی نه ، برخی ايرانيند و برخی نه ما برای اينكهمعياری از سهم ايرانيان در فقه اهل تسنن بدست داده باشيم عدهای را نامميبريم : 1 - محمدبن حسن شيبانی ، شاگرد ابوحنيفه ، از ملازمين هارونالرشيد ومتوفا در سال . 189 اين مرد اصلا دمشقی است ، درواسط عراق متولد شد و درسفری كه با هارون بايران میآمد در ری درگذشت و همانجا دفن شد .2 - ابويوسف ، شاگرد ديگر ابوحنيفه و قاضی القضاه مهدی و هادی و هارونو متوفا در سال . 192 اين مرد ظاهرا نسب به انصار مدينه ميبرد .3 - زفربن الهذيل ، متوفا در سال . 158 زفرعرب عدنانی است و ازپيروان ابوحنيفه به شمار ميرود . 4 - ليث بن سعد اصفهانی ، فقيه مصر ، متوفا در سال 175 ، ليث ازصاحبان مكاتب بشمار ميرود ، گواينكه گفته ميشود كه پيرو ابوحنيفه بودهاست . 5 - عبدالله بن مبارك مروزی ، اهل مرو است ، شاگرد ابوحنيفه و مالكو ثوری بوده و در سال 181 در گذشته است . 6 - اوزاعی ، ابوعمر و عبدالرحمن بن عمرو ، متوفا 157 ، شاگرد زهری وعطاءبن ابی رباح بوده ، ساكن شام بود و پيشوای مطلق شاميان شمرده ميشد ،اوزاعی از فقهاء صاحب مكتب است ، معلوم نيست عرب اصيل يمنی است ويا از اسرای يمن است . اينها معاريف فقهای اهل تسنن ميباشند ، غير معاريف از حد احصا خارجاست . در ميان معاريف در طبقات مختلف افراد ايرانی و غير ايرانیفراوانند . |