در شمار مؤلفان كتب حديث ياد كرديم . ابنالنديم در الفهرست عدهای از كتابهای فقهی شيعه و مؤلفان آنها را درعصر ائمه عليهمالسلام تحت عنوان " فقهاء الشيعه " نام میبرد . عدهای ازفقهاء عصر ائمه ايرانی بودهاند ، ولی البته نسبت به فقهاء غير ايرانی آنعصر در اقليتند . بطور كلی در فقهاء شيعه چه در عصر ائمه عليهمالسلام و چه در اعصار بعدتا حدود قرن هفتم اكثريت را فقهاء غير ايرانی تشكيل میدادهاند قدمایفقهاء شيعه كه در حال حاضر كتبشان در دست است و در كتب فقهی آراء ونظرياتشان نقل میشود غالبا غير ايرانی میباشند . در طبقه قدما ، صدوق اول علی بن حسين بن بابويه قمی ، و صدوق دوم محمدبن علی بن الحسين ، بلكه همه آل بابويه از قبيل شيخ منتجب الدين رازی كهاز احفاد حسين بن علی ابن بابويه قمی است ، و همچنين شيخ الطائفهابوجعفر طوسی و شيخ سلار بن عبدالعزيز ديلمی صاحب كتاب مراسم و شاگردشيخ مفيد و سيد مرتضی ، و ابن حمزه طوسی صاحب كتاب وسيله ، و عياشیسمرقندی كه قبلا در عداد مفسرين نامش برده شد و گفتيم ابن النديم كتبفقهی زيادی از او نام میبرد و مدعی است كه كتبش در خراسان رواج فراوانیدارد همه ايرانی هستند . ولی در مقابل ، عده بيشتری از فقهاء شيعه را تا قرن هفتم میبينيم كهغير ايرانی هستند ، از قبيل ابن جنيد ، ابن ابی عقيل ، شيخ مفيد ، سيدمرتضی علمالهدی ، قاضی عبدالعزيز بن براج ، ابوالصلاح حلبی ، سيدابوالمكارم ابن زهره . ابن ادريس حلی ، محقق حلی ، علامه حلی و غير اينهاكه ذكر خواهيم كرد . علت اين مطلب واضح است ، شيعه در آن دورهها در ايران در اقليت بودهاست . شيعيان لبنان ، حلب ، عراق ظاهرا از شيعيان ايران هم بيشتربودهاند و هم شرائط مساعدتری داشتهاند . از قرن هفتم به بعد ، مخصوصا در سه چهار قرن اخير اكثريت فقهاء شيعهرا |