اولياء به تاريخ فرشته تأليف هندوشاه استرآبادی مراجعه شود " ( 1 ) .در اينكه ايران اسلامی تاثير عظيمی در مسلمان شدن قاره هند داشته استجای سخن نيست . اين جريان درست عكس جريانی است كه قبل از اسلاموجودداشت . در بخش دوم خوانديم كه قبل از اسلام دين قاره هند يعنیبودايی به طرف شرق در حال گسترش بود و قسمتی از ايران تحت تاثير دينهند قرار گرفت ، دين بودا از هند به ايران آمد و در قسمتی از ايرانپذيرش يافت و قطعا اگر اسلام ظهور نكرده بود پذيرش بيشتری میيافت .اما پس از اسلام كه خون تازهای در رگهای حيات معنوی اين مردم جريانيافت كار برعكس شد ، ايران هند را تحت تأثير دين خويش قرار داد و دينبودايی را حتی از خود هند عقب راند . زبان فارسی را اسلام به هند برد ، اين زبان رواج خود را در هند مديوناسلام است ، در قسمتی از تاريخ هند اين زبان زبان رسمی هند بوده است ،به موازات رواج و رسميت اسلام در هند اين زبان رسميت داشته است .در عصر اخير شعرايی از قبيل علامه محمداقبال پاكستانی تحت تاثيراحساسات اسلامی ، زبان فارسی را در قاره هند تقويت كردند . در حال حاضركسانی از ايرانيان كه به راست يا دروغ مدعی وطن پرستی هستند خواهان يكامر غير ممكن شدهاند و آن اينكه زبان فارسی را منهای اسلام در كشورهایمجاور ايران اشاعه دهند و به همين دليل موفق نشدهاند و نخواهند شد . نفوذ و توسعه اسلام در چين آمارها نشان میدهد كه در حال حاضر در حدود پنجاه ميليون مسلمان در چينوجود دارد نفوذ اسلام در چين از راه دعوت و تبليغ به وسيله مسلمانانی كهبه چين رفته و احيانا سكونت گزيدهاند صورت گرفته است . سهم ايرانياندر نفوذ اسلام در چين نيز سهم عظيمی بوده است .پاورقی : ( 1 ) پايان نوشته آقای عطاردی . |