اين ترقی موقتی بوده است ، زيرا در اهالی جنون مناقشات مذهبی پيدا شدهو با وجود جلوگيريهای سفاكانه امپراطوران روم ، روزانه بر شدت آنمیافزود ، تا زمانی كه ديانت مسيح ، مذهب رسمی مملكت قرار گرفت ،آنوقت تئودور حكم كرد تمام معابد و مجسمههای خدايان و كتابخانههای بتپرستان ( 1 ) را با خاك يكسان نمودند " ( 2 ) . شهر اسكندريه كه هم اكنون از شهرهای معتبر مصر است به وسيله اسكندررومی در چهار قرن قبل از ميلاد مسيح ساخته و يا طرح ريزی شد و به همينجهت نام اسكندريه يافت . خلفای اسكندر در مصر كه آنها را " بطالسه " میخوانند در آن شهر موزهو كتابخانه و در حقيقت " آكادمی " تاسيس كردند كه بصورت يك حوزهعلمی عظيم در آمد . بسياری از دانشمندان اسكندريه با اكابر يونان برابریميكنند و از مشاهير علمی جهانند . حوزه اسكندريه از قرن سوم و دوم قبل از ميلاد آغاز شده و تا قرن چهارمبعد از ميلاد ادامه يافت . مصر بطور كلی ، در دوره اسكندر و خلفايش زيرنفوذ سياسی يونان بود ، بعد كه تمدن يونانی به افول گراييد و ميان روم كهمركزش رم فعلی در ايطاليا بود با يونان جنگ در گرفت و روم بر يونانغلبه كرد و مصر و اسكندريه نيز تحت نفوذ سياسی روم واقع شد ، دولت رومدر حدود چهار قرن بعد از ميلاد منقسم شد به روم شرقی كه مركزش قسطنطنيه (استانبول فعلی ) بوده و روم غربی كه مركزش رم در ايطاليا بوده است .روم شرقی به مسيحيت گراييد و مسيحيت هم روی تمدن يونان و هم روی تمدنروم اثر منفی گذاشت ، و قرون پاورقی : ( 1 ) كتابخانه معروف اسكندريه ، وسيله مردمی كه آنها را مشرك و بتپرست می دانند تاسيس شد . ( 2 ) تاريخ تمدن اسلام و عرب ، چاپ چهارم ، صفحات 263 - 265 ( خلاصه) . |