" شبان " را برای حراست " گله " میدانست ، نه گله را برای اطفاءخون آشامی شبان گرگ سيرت . اسلام حماسه آزادی توده ها به شمار میرفترهبر برای مردم يا مردم برای رهبر ؟ اين بود پرسش تازه ای كه اسلام دربرابر فلسفه سياسی دنيای قديم و ايران ساسانی به وجود آورده بود . درجنگهای هفتصد ساله ايران و روم هيچگاه چنين مسئلهای در برابر تودهها مطرحنگشته بود . سياست خود كامه هر دو امپراطوری يكی بود : مردم برای رهبر ،توده ها فدای طبقات ممتاز ( 1 ) . . . بارگاه بی پيرايه علی در كوفهقرار داشت و موالی و ايرانيان با آن تماس نزديك داشتند سادگی آنراتنها به وصف نميشنيدند بلكه برای العين با ديدگان خويش بخوبی ميديدند .از اينرو اگر توده های ستمديده ايرانی بدين دعوت لبيك اجابت گفتندشگفتی ندارد ( 2 ) . نفوذ آرام و تدريجی هر چه روزگار ميگذشت بر علاقه و ارادت ايرانيان نسبت به اسلام و برهجوم روز افزون آنان به اسلام و ترك كيشها و آيينهای قبلی و آداب و رسومپيشين افزوده می شد . بهترين مثال ، ادبيات فارسی است . هر چه زمان گذشته است تأثير اسلامو قرآن و حديث در ادبيات فارسی بيشتر شده است نفوذ اسلام در آثار ادباو شعرا و حتی حكمای قرون ششم و هفتم به بعد بيشتر و مشهودتر است تا شعراو ادبا و حكمای قرون سوم و چهارم . اين حقيقت از مقايسه آثار رودكی وفردوسی با آثار مولوی و سعدی و نظامی و حافظ و جامی كاملا هويدا است .در مقدمه كتاب " احاديث مثنوی " ( 3 ) پس از آنكه میگويد : " ازقديمترينپاورقی : ( 1 ) ديباچه ای بر رهبری صفحه . 272 ( 2 ) ديباچه ای بر رهبری صفحه . 323 ( 3 ) تاليف مرحوم بديع الزمان فروزانفر . |