نفس لوامه ، نفس مطمئنه آمده است . سخن از علم افاضی و لدنی وهدايتهای محصول مجاهده آمده است : " « و الذين جاهدوا فينا لنهدينهمسبلنا »" . در قرآن از تزكيه نفس به عنوان يگانه موجب فلاح و رستگاریياد شده است : " « قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها »" .در قرآن مكرر سخن از حب الهی مافوق همه محبتها و علقههای انسانی يادشده است . قرآن از تسبيح و تحميد تمام ذرات جهان سخن گفته است و بهتعبيری از آن ياد كرده كه مفهومش اينست كه اگر شما انسانها ( تفقه )خود را كامل كنيد آن تسبيحها و تحميدها را درك میكنيد . به علاوه قرآن درمورد سرشت انسان مسأله نفخه الهی را طرح كرده است . اينها و غير اينها كافی بوده كه الهام بخش معنويتی عظيم و گسترده درمورد خدا و جهان و انسان ، و بالاخص در مورد روابط انسان و خدا بشود .همچنانكه اشاره شد ، سخن در اين نيست كه عرفای مسلمين از اين سرمايههاچگونه بهرهبرداری كردهاند ، درست يا نادرست ؟ . سخن درباره اظهارنظرهایمغرضانه گروهی غربی و غرب زده است كه میخواهند اسلام را از نظر معنويت، بیمحتوا معرفی نمايند . سخن درباره سرمايه عظيمی در متن اسلام است كهمیتوانسته الهامبخش خوبی در جهان اسلام باشد . فرضا عرفای مصطلح نتوانستهباشند استفاده صحيح كرده باشند ، افراد ديگری كه به اين نام مشهور نيستند، استفاده كردهاند . به علاوه روايات و خطب و ادعيه و احتياجات اسلامی و تراجم احوال اكابرتربيت شدگان اسلام نشان میدهد كه آنچه در صدر اسلام بوده است صرفا زهدخشك و عبادت به اميد اجر و پاداش نبوده است . در روايات و خطب وادعيه و احتجاجات ، معانی بسيار بلندی مطرح است تراجم احوال شخصيتهایصدر اول اسلام از يك سلسله هيجانات و واردات روحی و روشن بينیهای قلبیو سوزها و گدازها و عشقهای معنوی حكايت میكند . ما اكنون يكی از آنها راذكر میكنيم : |