در قرون بعد ، از ائمه و معاريف فقهاء اهل تسنن كه بگذريم ، از ابنسريج شافعی و ابوسعيد اصطخری و ابواسحاق مروزی در قرن چهارم . و ابو حامداسفرائنی و ابواسحا ق اسفرائنی و ابواسحاق شيرازی و امام الحرمين جوينی وامام محمد غزالی و ابوالمظفر خوافی و كياالهراسی در قرن پنجم ، وابواسحاق عراقی موصلی در قرن ششم و ابواسحاق موصلی در قرن هفتم و امامشاطبی اندلسی در قرن هشتم بايد نام برد . در سه چهار قرن اخير به مناسبت گرايش مردم ايران از تسنن به تشيع همهفقهاء ايران شيعه بودهاند . ادبيات مقصود ، نحو و صرف و لغت و بلاغت و شعر و تاريخ است ، در اين قسمتايرانيان خدمات فراوانی كردهاند ، خدمات ايرانيان به زبان عربی بيش ازخود اعراب به اين زبان بوده و خيلی بيش از خدمت اين مردم به زبانفارسی بوده است . ايرانيان به حكم يك انگيزه مقدس دينی به خدمت زبانعربی همت گماشتند . ايرانيان مانند همه مسلمانان پاكنهاد ديگر زبان عربیرا زبان قوم عرب نمیدانستند ، آنرا زبان قرآن و زبان بينالمللی اسلامیمیدانستند . لهذا بدون هيچگونه تعصب و با شور و نشاط و علاقه فوقالعادهایبه فراگيری و ضبط و تدوين اين زبان پرداختند . علوم ادبی عربی از دستور زبان عربی يعنی نحو آغاز ميشود . مورخين اسلامیاجماع و اتفاق دارند كه مبتكر علم نحو اميرالمؤمنين علی عليهالسلام است .علامه جليل مرحوم سيد حسن صدر در كتاب نفيس تأسيس الشيعة دلائل و شواهدغير قابل انكار اين مطلب را ذكر كرده است ( 1 ) ، علی عليهالسلام بهابوالاسود دئلی كه مردی شيعی و فوقالعاده با استعداد بوده است اصول نحورا آموخت و دستورپاورقی : ( 1 ) رجوع شود به تأسيسالشيعة لعلوم الاسلام صفحات 40 - 61. |