هم اهل حديث باشد و هم اهل قياس ، بلند بالا و خوش تيب و خراسانی الاصلباشد ، از آنها باشد كه در دولت ما پرورش يافتهاند . كه طرفدار دولتما باشد ، میخواهم منصب " قضاء " را به او بسپارم . اسحاق گفت بهخليفه گفتم مردی با چنين اوصاف ، جز محمدبن شجاع ثلجی سراغ ندارم .اجازه بدهيد با او مذاكره كنم . گفت بسيار خوب ، وقتی كه پذيرفت او رانزد من آر . اما محمدبن شجاع نپذيرفت ، گفت چرا بپذيرم ؟ نه به مال وثروت احتياج دارم و نه به مقام و نه به شهرت ( 1 ) . . . چنانكه میدانيم در ميان فقهاء اهل تسنن ، چهار نفر به عنوان صاحبمذهب و صاحب مكتب خوانده میشوند و توده تسنن تابع يكی از اين چهارپيشوا میباشد يعنی ابوحنيفه ، شافعی ، مالك بن انس ، احمدبن حنبل . ولیانحصار مذهب و مكتب به اين چهار نفر در قرن هفتم هجری رخ داد قبلا درحدود ده مكتب و مذهب در ميان اهل تسنن موجود بود . ما بحث خود را درباره فقهاء اهل تسنن به سه بخش تقسيم میكنيم : دورهپيش از پيشوايان مذاهب ، دوره پيشوايان ، دوره بعد از پيشوايان .دوره ، قبل از پيشوايان دوره ، تابعين است ، دوره كسانی است كه رسولاكرم را درك نكردهاند ، اما صحابه آن حضرت را درك كردهاند . در ايندوره هفت نفر در مدينه بودند كه به فقهاء سبعه معروفند و آنها عبارتنداز : 1 - ابوبكربن عبدالرحمن بن حارث بن هشام مخزومی . اين مرد از قريشاست و نسبت به يكی از برادران ابوجهل میبرد . در سال 94 درگذشته است .2 - سعيدبن مسيب مخزومی ، اين مرد نيز از قريش است ، به زهد وعبادت معروف است ، گويند پنجاه سال شب زندهداری كرد و با وضوی نمازعشا نماز صبح را خواند . علامه سيد حسن صدر در تاسيس الشيعه ( 2 ) و بعضیديگر از علمای پاورقی : ( 1 ) الفهرست ، صفحه . 305 ( 2 ) تأسيس الشيعه صفحه . 298 |