بدون آنكه افراط كاريهای مزدكی را در برداشته باشد ، قهرا هم از جنبهفكری و هم از جنبه اجتماعی از طريقه مزدكی جاذبه بيشتری داشت . تودهمردم ايران به جای گرايش به طريقه مزدكی به اسلام كه منادی توحيد و عدلبود گرويدند . در زمان خلفای جور اموی و عباسی كه روش قيصری و كسرائی را احيا كردندبار ديگر زمينه برای مزدكی گری فراهم شد ، ولی توجه توده مردم كه حساباسلام را از حساب خلفا جدا میكردند و معتقد بودند اسلام را بايد از شرخلفای جور نجات داد مجالی به مزدكی گری نداد . از اين رو میبينيم كه مثلا در اواخر عهد امويان در شوال سال 129 هجریقمری اولين روزی كه سياه جامگان ايرانی نهضت خويش را در " سفيذنج "از نواحی مرو رسما اعلام كردند و پرچم خويش را برافراشتند ، بر پرچم آنهااين آيه به چشم میخورد : « اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدير »( 1 )در آنروز كه روز عيد فطر بود ، سليمان بن كثير كه يك تن از رهبراننهضت جديد بود ، به دستور ابو مسلم خراسانی به اقامه نماز عيد فطر وايراد خطبه پرداخت و انقلاب عليه دستگاه خلافت اموی را در خطبه نماز عيداعلام كرد . اگر آيين مزدك در آنروز در ميان ايرانيان جاذبهای قویمیداشت هيچ فرصتی از آن فرصت كه باز هم مانند داشت بهتر برای ظهور وبروز و گرايش ايرانيان پيدا نمیشد ، ولی ما وقتی كه به تاريخ مراجعهمیكنيم میبينيم كه نهضتهای عدالتخواهی ايرانيان در دوره اسلام متكی بهاسلام بوده است نه مزدكی گری و غيره . علت اينكه مزدكی گری نيز مانند مانويت بكلی منقرض شد و حتی به صورتيك اقليت مانند زردشتی گری باقی نماند ، همان است كه در علت انقراضمانويان گفته شده كه : مسلمين مزدكيان را اهل كتاب نمیشمردند و برایمذهب آنها پاورقی : ( 1 ) سوره حج ، آيه . 39 |